هر جنگنده ای یا به طور کلی هر هواپیمایی، ویژگی یا خصوصیتی دارد که به وسیله آن برتری خود را بر رقیبانش اثبات می کند. اما جمع شدن تمام ویژگی ها و صفات مطلوب برای یک جنگنده در یک هواپیمای به خصوص، قدری مایه شگفتی است، اما واقعیت هم دارد و این مسئله در هواپیمای جنگنده ی اف-15 ایگل، رویایی حقیقی است.
F-15 Eagle
هواپیمای F-15 مشهور به عقاب آسمان ها
باز هم باید به سال های جنگ سرد برگردیم، چرا که بی شک در این سالها، بزرگترین تحولات در علم هوانوردی روی داد و برای تشریح این تحولات، توصیف حال و هوای آن دوران، امری اجتناب ناپذیر است. در آن دوران، پس از آشکار شدن ضعف هواپیمای اف-4 فانتوم در برابر جنگنده های جدید روسیه، هواپیمای اسطوره ای اف-14 تامکت به خدمت نیروی دریایی آمریکا در آمد، اما نیروی هوایی همچنان از فانتوم های قدیمی استفاده می کرد. بسیاری از جمله خود شرکت گرومن به نیروی هوایی به خدمت گرفتن تامکت را پیشنهاد کردند، اما چه بهتر که نیروی هوایی هیچگاه این پیشنهاد ها را نپذیرفت چرا که نتیجه آن شد که هواپیمایی نوین به نام اف-15 ایگل که مخصوصاً برای نیروی هوایی و جنگ های هوا به هوا طراحی شده بود، متولد گردید.
هواپیماهای F-15 در حال حمل موشک های اسپارو و در حال پرواز جمع
به راستی F-15 چگونه جنگنده ای است
هواپیمایی که توسط شرکت مک دانل داگلاس طراحی شده بود، می توانست به شایستگی از عهده هر گونه جنگ هوایی برآید، خواه که این نبرد یک نبرد نزدیک یا Dog Fight یا خواه یک نبرد دور یا ماورای دید بصری یا BVR بود. شرکت مک دانل داگلاس برای طراحی اف-15، از شیوه های طراحی بال با جدید ترین متد های آیرودینامیکی بهره جست. اما با وجود این، در نخستین پروازهای این جنگنده که از 27 جولای 1972 آغاز شد، اشکالاتی همچون ناپایداری و لرزش شدید در بال ها در سرعت های نزدیک به سرعت صوت ظاهر گشت که بعداً با طراحی دوباره لبه حمله و لبه فرار بال و همچنین تغییراتی در پروفیل آن، این مشکلات نیز تا حدود زیادی برطرف گردید. اگرچه استفاده از فلز تیتانیوم که به مراتب از فولاد سبک تر و مقاوم تر است و همچنین به کاربردن دریچه های ورودی موتور متغیر، اجازه دستیابی به سرعت های بالای 2.5 ماخ را به اف-15 می داد، اما اجازه پرواز با این سرعت در حالی که هواپیما به طور کامل با تسلیحات مختلف لود شده است مشکلاتی را برای ادامه پرواز به وجود می آورد. بدین ترتیب، سرعت هواپیمای اف-15 در حالت مسلح به 1.78 ماخ محدود شده است و کامپیوتر های کنترل کننده سرعت، اجازه دستیابی به سرعت های بالاتر را به خلبان نمی دهند. طراحی هواپیمای اف-15، انقلابی در در طراحی کاکپیت هواپیماهای جنگنده نیز به شمار می آمد. این هواپیما با در اختیار گذاشتن کاکپیتی وسیع، دید بسیار عالی را برای خلبان فراهم آورده و نشان دهنده ها در بهترین وضعیت ممکن برای راحتی خلبان در جای خود قرار داده شده اند. پس از تولید 410 فروند از مدل های A و مدل آموزشی B از این هواپیمای تاکتیکی قدرتمند، مدل های C و D نیز با تغییراتی چون موتورهای نیرومندتر و رادار جدید AN/APG-70 معرفی شدند. در این میان، مدل C به محبوبترین مدل این هواپیما در بین دارندگان این جنگنده خوش ساخت تبدیل گردید. علاوه بر تغییرات مذکور، مدل C این هواپیما توانایی حمل دو مخزن سوخت اضافه در زیر هواکش موتورها را نیز دارابود که به نوبه خود، تاثیر به سزایی در افزایش برد این هواپیما در یک پرواز بدون سوخت گیری هوایی را داشتند. جالب این جاست که این هواپیما با سوخت گیری هوا به هوا می تواند مدت 15 ساعت تمام به انجام ماموریت به پردازد. اهمیت این مسئله هنگامی روشن می شود که بتوانید فشاری را که در چنین مدتی طولانی بر موتورها، سازه هواپیما و دستگاههای الکترونیکی هواپیما وارد می آید، تصور کنید. گفتنی است که اف-15، به داشتن محکم ترین بدنه جنگنده در دنیا مشهور است، چرا که بدنه ی این هواپیما در مانورهای جی شدید، می تواند تا بالای 9 جی یا 9 برابر شتاب جاذبه زمین را تحمل کند. اگر این مسئله به خوبی برایتان قابل درک نیست، باید اضافه کنیم که در این مانورها، وزن هواپیما به دلیل مقابله با شتاب جاذبه به حدود 225 تن می رسد!
هواپیماهای اف-15 ایگل در حال پرواز در فرمیشن
F-15 E-Strike Eagle یا اف-15 بمب افکن
پس از موفقیت های بزرگی که اف-15 بدست آورد، کم کم از گوشه و کنار صحبت طرحی که این جنگنده موفق را تبدیل به یک بمب افکن سبک نماید شنیده می شد. در آن زمان، تنها بمب افکن سبک نیروی هوایی یعنی هواپیمای اف-111 بازنشست شده بود و می بایست هرچه سریعتر، جای خالی این بمب افکن پر می شد. در ابتدا، نیروی هوایی مخالف تبدیل اف-15 به یک بمب افکن بود، چرا که اعتقاد بر این بود که با تبدیل این جنگنده به بمب افکن، قابلیت های رزمی آن در نبردهای هوا به هوا به شدت کاهش می یابد. اما پس از پیاده ساختن این طرح، نتیجه کاملاً برعکس از آب درآمد. بله، اف-15 پتانسیل تبدیل به یک بمب افکن موفق را در حالی که هنوز هم واقعاً یک «عقاب» بود داشت.
F-15E یا مدل بمب افکن هواپیمای اف-15
این مدل از اف-15، در جنگ عراق در سال 1991، نقش عمده ای را در بمباران اهداف معین شده بازی کرد. گفته می شد در آن زمان تنها دو هواپیما با آسودگی کامل به انجام عملیات بر فراز عراق می پرداختند: یکی هواپیمای F-117 که یک هواپیمای مخفی از دید رادار بود و دیگری، همین اف-15 سترایک ایگل بود که به دلیل مانور پذیری و چالاکی بی حد و مرزش، به راحتی می توانست پس از انجام عملیات، منطقه نبرد را ترک کرده و بدون هیچ آسیبی به پایگاه بازگردد. فیلم های واقعی که از نبرد این هواپیما در زمان جنگ عراق تهیه شده است، مو را بر اندام راست می کند. اما این در حالی است که خلبانان این هواپیما، اظهار کرده اند که عملیاتشان را با آسایش کامل انجام داده اند.
هواپیمای اف-15 ایگل در حال لندینگ یا فرود
F-15 با چه تسلیحاتی تجهیز شده است
هواپیمای اف-15 ایگل، همانند هواپیماهای قبلی نیروی هوایی، می تواند موشک های سایدویندر AIM-9 که یک موشک حرارت یاب است و همچنین موشک راداری اسپارو AIM-7 را حمل نماید، اما علاوه بر این موشک های همیشه در صحنه، موشک بسیار خطرناک و کشنده آمرام AIM-120 که یک موشک «شلیک کن، فراموش کن» است، می تواند روی هواپیمای اف-15 نصب شده و به راحتی سلطه آسمان پهناور را به «عقاب» واگذار نماید. چرا که حمل ترکیبی از این موشک ها به وسیله شاهین تیز پروازی چون F-15 دیگر جایی برای دیگر هواپیماها در آسمان باقی نمی گذارد.
مدل های مختلف F-15 Eagle
اولین نمونه ی هواپیمای اف-15 با نام F-15A به عنوان اولین نمونه این هواپیما به تعداد 355 فروند تولید گردید. مدل دو نفره یا مدل آموزشی این جنگنده با نام F-15B یا TF-15 به تعداد 57 فروند برای مقاصد آموزشی ساخته شد. مدل جدید این جنگنده یا سیستم های اویونیکی و موتورهای پیشرفته تر، با نام F-15C با برد بیشتر به تعداد 408 فروند توسط شرکت مکدانل داگلاس به تولید رسید. همچنین از همین مدل، مدلی آموزشی نیز با نام F-15D به تعداد 61 فروند طراحی و ساخته شد. مدل بعدی این هواپیما، مدل مشهور F-15E بود که همانطوری که گفته شد، دارای قابلیتهای چشمگیر هوا به زمین و توانایی بسیار در هدف قرار دادن اهداف زمینی بود. از هواپیمای اف-15، مدل های صادراتی نیز تولید گردید که از جمله ی آن ها می توان به اف-15 اسرائیلی، اف-15 های عربستان صعودی و اف-15 های ژاپن اشاره کرد که البته هواپیماهای ایگل ژاپن با کد J شناخته می شوند. همچنین، به تازگی، کره جنوبی نیز سفارش این هواپیما را به دولت آمریکا تسلیم کرده است که قرار است اف-15 های تحویلی به کره جنوبی، مدل K نامیده شوند. در سال های اخیر، برنامه هایی نیز برای تولید نمونه ای از اف-15 با کد PDF برای ایفای نقش هواپیمای F-22 با هزینه کمتر در نظر بود که سرانجام لغو شد.
هواپیمای F-15E در حال حمل بمب های مختلف
هواپیمای اف-15 با آنکه بیش از 30 سال از حضورش در نیروی هوایی آمریکا و چندی از کشورهای دیگر می گذرد، اما بازهم جوان، نیرومند، سرحال و جنگنده می نماید. احتمال فراوان می رود که مدل های ابتدایی این جنگنده تا سال 2010 از خدمت بازنشسته شوند و مدل های جدیدتر نیز، پس از تکمیل حضور هواپیمای پیشرفته F-22، از خدمت نیروی هوایی ایالات متحده خارج شوند
كمپاني مك دانل داگلاس در ماه مه 1975 قراردادي براي ساخت اف-18 از طرف نيروي دريايي و تفنگداران دريايي اميريكا دريافت كرد كه در آن مشخصاتي به شرح زير خواسته شده بود:
هواپيماي يك نفره،هواپمايي دو منظوره براي استفاده بعنوان جنگنده و بمب افكن،توانايي بكار گيري هم از پايگاههاي خشكي و هم كريرها(ناوهاي هواپيما بر).
اولين نسخه ي اف-18 ،بعنوان جنگنده ي اسكورت و هم دفاع كننده ي ناوگان قابل بكارگيري بود.در دومين ورژن يا نسخه ي اف-18 كه F/A-18 نام گرفت علاوه بر كارايي هاي ذكر شده اين توانايي را نيز داشت كه نيرو هاي دشمن را چه در خشكي و چه دريا متوقف گرداند.همچنين نسخه ي دونفره ي آن كه جهت اهداف آموزشي طراحي شده بود توليد گرديد.
طراحي اف-18 از همان ابتدا مورد توجه 99% توده ي مردم قرار گرفت و كپاني را متقاعد كرد ه بود كه هر دو وظيفه اش را ه نحو خوبي مي تواند انجام دهد.
اولين پرواز اف-18 در سال 1978 در Patuxent River امريكا صورت گرفت.سه سال برنامه ي تست اين هواپيما ،تستهاي تجهيزات و امكانات و سلاحهاي هوايي و راديويي،تسهاي هوايي و تستهاي نشست و برخواست و جايگيري بر روي كشتي هاي كرير باعث اين شد كه طراحي اف-18 از ثبات و ارزش بالايي برخوردار باشد.
هواپيما رسما در سال 1982 بعنوان F/A-18ثبت گرديد.hornet(زنبور سرخ) اولين هواپيمايي بعد از جنگ جهاني دوم گشت كه طراحي آن اين امكان را به او مي دهد كه هم به عنوان يك جنگنده ي هوا-به-هوا و هم يك بمب افكن هوا-به-زمين عمل كند.
با يك تلنگر خلبان ،هواپيما در وسط آسمان با يك چرخش سريع ،به سرعت به قالب يك دشمن جدي هوايي بدل ميگردد.و خلبانان قادرند چه در جنگ هوايي وچه تعقيب هواپيماهاي دشمن و يا براي هدفهاي زميني اشان ،ا بدون اينكه بمب هاي خود را رها كنند پيروز ميدان باشند و آنها را از بين ببرند.
در 11 ماه مارس 1980 هوپيماي تكميل شده ساخته شد.اولين توليد Hornet در آپريل 1980 به نيروي دريايي امريكا تحويل گرديد.
پس از آن Hornet توانست در 1200 ساعت 1000 پرواز داشته باشد.
اولين F/A-18 Hornet strike fighter وارد نيروي دريايي امريكا گرديد.در 7 ام جوآن 1983 در MCAS-EL-Tro كاليفرنيا اولين اف 18 تحويل تفنگداران نيروي درياييي شد.
نيروي دريايي اولين اسكادران اف-18 رسمي خودش را در اكتبر 1983 تحويل گرفت.در 1989 ويژگي هايي نظير امكانات رزم شبانه به آن اضافه شد.
بعد به دليل بالا بردن توان موتوري آن كمي در طراحي آن تغيير بوجود آمد.1000 امين hornetدر 18 آپريل 1991 به تفنگداران نيروي دريايي امريكا تحويل گرديد.
در 1992 يك پكيج يا تجهيزات شناسايي نيز به سفارش تفنگدارن به آن اضافه شد.دو سال بعد يعني در سال 1994 به سفارش نيروي دريايي توانايي راداري آن بروز شد.در 1995 ،اف-18 بزرگتري به نام
F/A-18/E ساخته و به كار گمارده شد.در نوامبر 1998 اولين Super Hornetساخته شد.اين مدل اف-18 كه جديدترين مدل آن نيز به شمار مي آيد قابليت هاي عملياتي چشم گير و بسيار خيره كننده اي دارد.از آن جمله:
برتري هوايي،جنگنده ي اسكورت،شناسايي،قابليت سوخت گيري مجدد هوايي،پشتيباني نزديك هواييي،مقابله با دفاع هوايي، و دقت بالاي حمله در شب و روز
در يك مقايسه با اف/آ-18 ،سوپر Hornetداراي rangeطولاني تر،قابليت سوخت گيري مجدد هوايي،افزودن ضريب امنيت/مرگباري و......
مشخصات ويژه F/A-18
هواپيمايي است با قابليت پرواز در همه نوع شرايط آب و هوايي،كارايي اين هواپيما عنوان يك بمب افكن دقيقا به خوبي كاربرد جنگنده بودنش است.همچنين اف-18 اين قابليت را داراست كه نيرو ها را پشتيباني نزديك و دقيق بكند.
قابليتهاي عملياتي اف-18
تطبيق پذيري آن،قابليت انجام ماموريت در طوفانهاي صحرا،همچنين سرنگون كردن جنگنده هاي دشمن و متعاقب بمباران كردن هدفهاي زميني دشمن با همان هواپيا در همان ماموريت.،شكستن تمامي ركورد هاي هواپيماهاي تاكتيكي دنيا و........
اسكادران نمايشيBlue Angles نيروي دريايي امريكا اكنون پرواز ا اف-18 رابعنوان افتخاري براي خود ميدانند.براي اطلاعات كامل تر در موردBlue Angles به اينجا مراجعه كنيد!
اف-18 اكنون در 37 تا از تاكتيكي ترين اسكادرانهاي نيرو هاي امريكا بكار گرفته شده است و همچنين در بيش از 1 كشتي كرير در سرتا سر دنيا موجود است.
اين هواپيما توسط 7 كشور خارجي بكار گرفته شده كه شامل كانادا،استراليا،فنلاند،كويت،مالزي،اسپانيا و سويس ميباشد.
در پايان بايد سه ويژگي قابل اطمينان بودن،نگهداشت پذيري و تطبيق پذيري را بعنوان سه ويژگي اصلي كه اين هواپيما را به يكي از استثناء ترين هواپيماهاي دنيا بدل كرده ا شاره كنيم!
مشخصات عمومی
سازنده: McDonnell Douglas
اولين پرواز: ۱۸/۱۱/۱۹۷۸
معرفی رسمي: ۰۷/۰۱/۱۹۸۳
استفاده كننده عمده: نيروی دريايی امريكا
انواع: F/A-18E/F Super Hornet , CF-18 Hornet , F-18 Hornet
تعداد سرنشين: ۱
قيمت: ۳۹.۵ ميليون دلار
طول: ۱۷.۱ متر
طول بال ها: ۱۲.۳ متر
ارتفاع: ۴.۷ متر
وزن (تهي): ۱۱.۲۰۰ كيلوگرم
وزن (مجهز شده): ۱۶.۸۵۰ كيلوگرم
حداكثر وزن موقع Takeoff: حدود ۲۳.۴۰۰ كيلوگرم
كارايی
حداكثر سرعت: ۱.۸۱۴ كيلومتر در ساعت تا ۱۱۰۰۰متر
نياز به سرويس(تعميرات): ۱۵۰۰۰ متر
سرعت اوج گرفتن: ۲۴۵ متردر ثانيه
تسليحات
حمل بيش از ۶.۲۱۵ كيلوگرم انواع موشك،راكت،بمب،تانكرسوخت
در سال 1974 وزیر دفاع وقت آمریکا خواستار تجدید نظر در هواپیماهای جنگی و القای پروژه هواپیمای تاکتیکی مافوق صوت برای جانشینی هواپیمای اف-4 شد، هواپیماهایی که بتوانند در نیروی هوایی کشورهای عضو ناتو نیز مورد استفاده قرار گیرند. قبل از این تصمیم کمپانی مک دانل داگلاس بطور متوالی شروع به تولید هواپیمای پیشرفته اف-15 نمود، منظور از ساخت این هواپیما حفظ برتری در نبردهای هوایی مقابل هواپیماهای میگ - 23 شوروی بود.
اف-15 هواپیمای موفقی در مقابل هواپیماهای روسی شد و رکوردهایی کسب کرد. از جمله (حمل سلاح بیشتر ، برد پروازی ، همچنین سرعت اوجگیری نسبت به هواپیماهای روسی مشابهاش. به دنبال آن شرکت هوافضایی جنرال دینامیکز (General Dynamics) شروع به ساخت مدلهای آزمایش مدرنترین و پیشرفتهترین هواپیمای شکاری سبک تاکتیکی به نام اف - 16 نمود.
مراحل آزمایش
مدلهای آزمایشی این هواپیما تحت عنوان وای اف - 16 تولید و به مدت 10ماه بر روی آن آزمایشات زیادی انجام شد و این هواپیما تمام مراحل آزمایش را با موفقیت به پایان رساند. پس از پروازهای آزمایشی خلبان هواپیما از سیستمهای کنترل آتش ، دستگاههای ناوبری ، سرعت عمل در مانورها و قبلیتهایی در بدست آوردن سرعت و سقف پرواز اظهار رضایت کرده و موفقیتهایی را به دست آورد. جمعا هواپیمای وای اف-16 ، 286 پرواز آزمایشی انجام داد. طبق آزمایشات اف - 16 کارایی انجام هر ماموریتی در هر نوع شرایط آب و هوای را دارا میباشد.
بینظیر بودن هواپیمای اف - 16 در کلاس شکاریهای سبک
وزن اف - 16 نصف وزن اف-4 (فانتوم) است. از جمله شعاع گردش اف - 16 نصف اف-4 است و همچنین اف - 16 در نوع خود قابلیتهای حمل سلاح ، نبردهای هوایی و حمله به مواضع زمینی نظیر ندارد. در این هواپیما از سیستمهای پیشرفته و پیچیدهای برای ایجاد برتری نسبی هوایی استفاده شده است.
دستگاه هدآپ یا سایت (Head up-Sight)
این دستگاهها عمل نشانهروی و قفل کردن رادارها را روی هدف انجام میدهند. به گونهای طرحریزی شده که هدفیابی و پرتاب موشکهای هوا به هوا و هوا به سطح را بدون هیچگونه اشکالی و با کمترین زمان با ضریب دقت 90% ، یعنی سریعتر از هر هواپیمای مشابهی عمل میکند.
دستگاههای ارتباطی و ناوبری
دستگاهها و کانالهای بسیار مدرن و پیچیدهای در اف - 16 بکار رفته است که قادر به فرستادن و دریافت طول موجهای مختلف و رفع اختلالات کانالهای ارتباطی هستند. این دستگاهها شامل سیستمهای ارتباطی VHF و UHF هستند که در هنگام پرواز کور و اضطراری بدون دید اجازه فرود در هر باندی را به خلبان میدهد. دستگاه IFF کار تشخیص دوست از دشمن و کاهش گمراهی هواپیما را انجام میدهد و در سیستم جدید ناوبری اف-16 که دستگاه ILS است که به هواپیما اجازه برخاستن سریعتر در مدت کمتر از 5 دقیقه را میدهد.
رادار هواپیما
پوشش رادار در اف - 16 بگونهای متمایز از دیگر رادارها ، که قادر است 80 درصد از پوشش هوایی را در اختیار خلبان قرار دهد.
موتور هواپیما
موتور هواپیما توربوفن اف - 100 پیدبلیو - 100 ساخت پرت اندوتینی است که قادر به تولید کششی برابر 11340 کیلوگرم همراه پس سوز و کشش استاتیکی معادل 7711 کیلوگرم میباشد که در آن سیستمهای زیر بکار رفته است :
ژنراتور سیدیاس (CDS)
درایو گیربکس متحرک فرعی
پمپ هلی هیدرولیک دوبله (دوتایی)
سیستم بجریان انداختن سوخت جهت
ابعاد هواپیما
مساحت بال 28 متر مربع ، فاصله دو نوک بال بدون موشک 9.4 متر ، موشک سایدویندر 10 متر ، زاویه لبه حمله بال 40 درجه و طول هواپیما 14.63 متر ، ارتفاع 5 متر ، فاصله بین ارابههای اصلی فرود و ارابه دماغ هواپیما 4 متر ، فاصله بین دو ارابه اصلی 2.387 متر میباشد.
وزنهای هواپیما
وزن هواپیما همراه سوخت داخلی 10056.6 کیلوگرم ، وزن هنگام بلند شدن 10419 ، کیلوگرم وزن کل هواپیما 14970 ، حداکثر وزن تسلیحات حمل شونده در قسمت خارجی هواپیما 6885.6 کیلوگرم ، وزن خالی هواپیما 6900کیلوگرم.
تسلیحات
تسلیحات هواپیما شامل مهمات مختلفی برای ماموریتهای هوا به هوا و هوا به سطح مورد استفاده میشود.
توپ ام - 16 الی 20 میلیمتری ولکان که در سمت چپ کابین خلبان میباشد.
موشکهای برد کوتاه آی ام 9 (سایدویندر) و موشکهای برد متوسط ای آی ام-7 (اسپارو) برای نبردهای هوایی
تجهیزات سیستم اختلال الکترونیک در رادارهای دشمن (ECM)
دارای قابلیت حمل بمبهای از نوع ام کی-28 و ام کی-84 انواع بمبهای شیمیایی ، خوشهای و ناپالم و راکت . قادر بحمل موشکهای هوا به زمین و هدایتشونده تلویزیونی (AIM-65) برای حمله به مواضع زمینی
اف-16 قادر به حمل یک بمب تاکتیکی اتمی برای حملات هستهای است.
قابلیتها
اف - 16 دارای حداکثر سرعتی معادل 2+ برابر صوت ، در ارتفاع 9340 متری ، قادر به بدست آوردن سرعتی معادل 1.6 برابر صوت و همچنین دارای سرعت 1.2 برابر صوت (سرعت صوت برابر با 1224 کیلومتر در ساعت) در سطح دریان میباشد.
اف-14 جنگنده بال متغير پيشرفته اي است كه بديلي سيستم هاي پيچيده اش، به كامپيوتر پرنده مشهور شد. اين هواپيما بسيار گران قيمت، قادر به پرواز در همه گونه شرايط جوي با عملكرد بهينه است.
در اواخر دهه 1960 وزارت دفاع امريكا براي كاهش ضعف هواپيما هايي مثل اف-4 و اف-111 در برابر تهديد هواپيماهاي ميگ-25، مناقصه ي وي. اف. ايكس. را براي ساخت يك جنگنده ي ناو نشين جديد مطرح كرد. در ان زمان، شركت نه چندان موفق گرومن با ناكامي هاي متعددي روبرو شده بود. اما اين بار، طرح پيشنهادي گرومن،؟ از بين 6000 طرح ديگر، برنده مناقصه شد.
ويژگي بارز طرح گرومن، بال هاي متغيرش بود كه باعث مي شد فضاي كمتري بر روي ناو هواپيما بر اشغال شود، به باند كوتاهتري نياز باشد، و در داگ فايت هوايي كاراتر عمل كند. حاصل كار گرومن اف-14 (تامكت) در 21 دسامبر 1970 نخستين پرواز ازمايشي را با موفقيت انجام داد. ولي در دومين پرواز دچار سانحه شد. پس از رفع مشكل پروازهاي ازمايشي، پيش نمونه ديگري ساخته شد، از 24 مه 1971 مجددا ازمايش هاي پروازي اغاز شد.
از ويژگي هاي مهم تامكت، سيستم پيشرفته كنترل سلاح ان است كه از موشك هاي فونيكس ساخت شركت هيوز استفاده مي كند. اين سيستم قادر به دريابي همزمان24 هدف در فاصله 120-320 كيلومنري( تابع ابعاد هدف)، وهمچنين شكار همزمان 6 هرف انتخابي در ارتفاع ها و سزعت هاي مختلف با شش فروند موشك فونيكس است.
در اولين قرار داد فروش، مقرر شد كه 12 فروند از اين هواپيما براي نيروي دريايي ساخته شود. ولي ساخت فقط 7 فروند ار انها ، شركت گرومن را تقريبا ورشكسته كرد، چون در حين توليد قيمت هر فروند ان 7.3 ميليون دلار پيش بيني شده اوليه به 11 ميليون دلار رسيده بود. به اين ترتيب، تامكت گران قيمت ترين واپيكاي رده ي خودش شد. گرومن كه گرفتاريهاي مالي ديگر هم داشت، و ضمنا كم توجهي نيروي دريايي مواجه بود. توجه شاه ايران را با تلاش هاي فراوان را به تامكت جلب كرد و در دولت ايالات متحده هم موانع فروش اين جنگنده را به ايران را بر طرف كرد. سرانجام با انعقاد قرار داد 2 ميليارد دلاري با ايران براي فروش 80 فروند تامكت در ژوئن 1974 گرومن از خطر ورشكستگي نجات يافت، و برنام ي تامكت مجددا فعال شد. هواپيماي در خواستي ايران در طول سال هاي 1976 و 1978 تحويل شدند، و اين معامله مبناي مبادله ي خلبانان و تكنسين ها براي امور اموزشي فني و خدماتي شد.
با بروز چتدين جادثه ترديد هايي نسبت به موتور ساخت پرات اتد ويتني به وجود امد. از همان اوايل دهه1970 با تغيير اساسي موتور، مدل اف-14 بي ساخته شد مه نسبت به مدل قبلب عملكرد پروازي بهتري داشت مانند: 40% كاهش شعاع دور زدن، 21% افزايش شتاب قابل تحمل g ، 80% افزايش برد.
توليد اين هواپيما تا سال 1987 ادامه داشت و مجموعا 557 فروند از ان ساخته شد.
با تغيير اسايس موتور، مشكلات پيشرانهبه نتيجه رسيد، و اين بار موتور اف-110 ساخت جنرال الكتريك جانشين موتور پرات اند ويتني شد. در 29 دسامبر 1986 ازمايشات پروازي تامكت جديد يعني مدل D اغاز شد. بر خلاف مدل قبلي مه به سيستم هاي انالوگ مجهز بود، باعث افزايش 61% سرعت صعود و 62% افزايش شعاع عملياتي شده، و امكان فر خاستن از روي عرشه بدون استفاده از پس سوز را فراهم كرد. اين نوع از اف-14 را اف-14 پلاس نيز مي گويند كه اولين فروند از اين هواپيما در سال1990 به نيروي دريايي تحويل داده شد.
چ
ديگرمشخصات
اف 14 مدل اي
نيروگاه:
دو تا موتور پرات اند ويتني TF30-P-412A
بيشترين رانش موتور( با پس سوز): KN93
ظرفيت مخازن سوخت داخلي: 9029 ليتر
قادر به حمل دو مخزن سوخت رها كردني 1011 ليتري
ابعاد:
دهانه بال: 19.54 متر تا 10.15 متر
زاويه پس گرايي بال:
(در لبه حمله، براب نشستن بر روي ناو هواپيما بر): 75 درجه
(در لبه حمله، بيشترين): 68 درجه
(در لبه حمله، كمترين): 20 درجه
طول: 19.10 متر
ارتفاع: 4.88 متر
وزن ها:
بيشترين بار جنگي: 6577 كيلو گرم
بيشترين وزن برخاستن: 33724 كيلو گرم
وزن فرود: 23510 كيلو گرم
عملكرد پروازي:
بيشترين سرعت افقي(در ارتفاع پايين): 1.2 ماخ
بيشترين سرعت كروز: 1019-741 كيلو متر بر ساعت
سرعت واماندگي: 213 كيلومتر بر ساعت
بيشترين نرخ صعود: 9140 متر بر دقيقه
كمترين مسافت برخاستن: 430 متر
كمترين مسافت فرود: 884 متر
سقف پروازي: 15240 متر
برد (با سوخت بيروني): 3220 كيلومتر
تسليحات:
يك قبضه توپ هوايي 20ميايمتري با 675 گلوله
4 فروند موشك اسپارو يا 4 فروند موشك فونيكس در زير بدنه
يك پايه تقب تسليحات در زير قسمت ثابت هر بال با امكان نصب 4 تاسايدويندر يا 2 تا اسپارو، و يا 2 فروند فونيكس اضافي با 2 فرمند سايدويندر
مجهز به سيستم هاي جنگ الكترونيك و پخش كننده هاي پوشالمينيوم و شعله نما
|
نوشته شده در پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:هواپيما جنگي,
نويسنده در اين مقاله با اشاره به سرمايهگذاريهاي ارتش امريكا براي ساخت اين سلاحهاي شيميايي جديد معتقد است كه استفاده از اين سلاح عليه نيروهاي امريكايي ميتواند به بروز يك فاجعه منجر گردد و جهنم كنوني در عراق را با وضعيتي بدتر رو به رو نمايد.
.
در چند دهه اخير و به دنبال انجام مطالعات و آزمايشهاي مختلف در جهت توسعه زرادخانهسلاحهاي ميكروبي و شيميايي ارتش امريكا، ساخت چند سلاح جديد نظير بمبهاي حاوي مواد حساسيتزاي پوستي، بمبهاي ايجاد كننده بوي بد دهان، بمبهاي نفخآور و در نهايت بمب جنسي، در دستور كار پنتاگون قرار گر فته است. اما در اين ميان، ساخت بمب جنسي به دليل تواناييهاي آن دربر هم زدن ساختار نيروهاي دشمن با سرمايهگذاري بيشتري همراه شده است. منتقدان در برابر كارايي استفاده از چنين سلاحهايي عليه نيروهاي دشمن در عراق سوالات زيادي را مطرح ميكنند چرا كه نيروهاي جنگجوي مسلمان، احتمالا كشته شدن در يك عمليات انتحاري را بر يك زندگي توام با همجنسبازي ترجيح خواهند داد. نويسنده در اين مقاله با اشاره به سرمايهگذاريهاي ارتش امريكا براي ساخت اين سلاحهاي شيميايي جديد معتقد است كه استفاده از اين سلاح عليه نيروهاي امريكايي ميتواند به بروز يك فاجعه منجر گردد و جهنم كنوني در عراق را با وضعيتي بدتر رو به رو نمايد.
امروزه ديگر دكتر استرانگلاو در پژوهشكده (برادران) رايت نيروي هوايي ايالات متحده در دايتون اوهايو،سمتي ندارد. اما سيزده سال پيش اين پژوهشكده از پنتاگون خواست كه كه بودجهاي 5/7 ميليون دلاري را جهت انجام پژوهش بر روي پروژه ساخت بمبي كه قادر به تبديل سربازان دشمن به افرادي همجنسباز باشد تصويب نمايد.
بر اساس اسنادي كه اخيرا توسط يك گروه بررسيكننده اسناد مربوط به توسعه سلاحهاي زيستي و مخارج آنها به دست آمده است، مديران اين آزمايشگاه به دنبال تحقق ساخت سلاحي غيركشنده هستند كه دشمن را به گونهاي غيرقابل تصور نابود نمايد.
ادوارد هاموند در گفتوگو با شبكه CBS در اين مورد ميگويد: پژوهشكده اوهايوي نيروي هوايي، پيشنهاد ساخت بمبي را ارايه نموده كه حاوي مواد شيميايي تحريككننده نيروي جنسي سربازان دشمن ميباشد. آنان معتقدند كه در سايه استفاده از اين بمبها، واحدهاي دشمن از هم گسيخته شده و سربازان به صورتي غيرقابل تصور ، براي يكديگر جذاب به نظر ميرسند.
بايد دانست كه در سال 2005 ميلادي، شبكه بيبيسي، براي اولين بار خبر از طراحي و ساخت اين بمب داد. بر اساس گزارش بيبيسي، اگر چه در بررسيهاي به عمل آمده تعدادي از سلاحهاي غيركشنده پيشنهاد شده نظير مواد حساسيتزاي پوستي، مواد ايجاد كننده بوي بد دهان، موادنفخآور و در نهايت،مواد شيميايي جذبكننده زنبورها به دور سربازان دشمن، مورد پذيرش قرار نگرفتند، اما رهبران پنتاگون، نظر مثبت خود را در مورد پروژه بمب جنسي اعلام نمودند. البته پافشاري پنتاگون بر انجام چنين پروژههايي، يادآور رسوايي خريد چكشهاي معمولي اما 98 دلاري آنان براي ارتش ايالات متحده است.
در دورهاي كه رئيسجمهور كلينتون در برابر همجنسبازان شعار "چيزي نپرس، چيزي نگو" را در پيش گرفت تا راه براي استخدام همجنسبازان در ارتش امريكا باز شود، ايده ساخت بمب جنسي نيز به عنوان يك طرح جذاب مطرح شد. هر چند چنين برنامههايي، سابقهاي ديرپا در ميان مقامات نظامي ايالات متحده دارد.
بر اساس گزارش تعدادي از مورخان، بمب "الكساندر كبير" در اصل يك بمب جنسي بوده است كه قرنها پيش مورد استفاده قرار گرفت. يك قرن پيش از آن نيز در نبرد "ترموپيل"كه حوادث آن اخيرا در فيلم سينمايي 300 به تصوير كشيده شده است و به نبرد تاريخي گروهي اندك از سپاه يونان با ارتش ايران ميپردازد، استفاده از بمبهاي جنسي گزارش گرديده است.
اما در مورد كارايي بمبهاي جنسي عليه جنگجويان عراقي، ترديدهاي زيادي وجود دارد؛ چرا كه احتمالا استفاده از چنين بمبهايي عليه آنان، آثار معكوس براي ما خواهد داشت.
بسياري معتقدند كه رزمندگان مسلمان ترجيح ميدهد كه خود را در يك عمليات انتحاري عليه پستهاي بازرسي منفجر نمايند. اما ذلت يك زندگي توام با همجنسبازي را نپذيرند. لذا به كارگيري اين سلاح از سوي ارتش امريكا ميتواند به افزايش كشتههاي ما بيانجامد. اما بايد دانست كه سرمايهگذاري 5/7 ميليون دلاري ارتش امريكا به روي ساخت چنين بمبهايي، ميتواند حتي به پايان يافتن سريعتر جنگ عراق نيز بيانجامد.
من معتقدم كه با فرض استفاده دشمنان ما از چنين سلاحي عليه خود ما، كاربرد چنين سلاحهاي شيمايي نويني كه با محدوديتهاي اخلاقي زيادي روبروست. مثلا فرض كنيد كه يكي از اين بمبها در پايگاه نظاميان امريكايي در بغداد منفجر شود. آيا ميتوان وضعيت اين نيروها را به دنبال چنين حملهاي تصور نمود؟
البته هم اينك نيز مخالفان زيادي در برابر حضور همجنسبازان در واحدهاي ارتش امريكا وجود دارند. هر چند كه در سايه تغييرات كنوني، ممكن است تعداد اين افراد، بيشتر نيز گردد.
به ياد آوريد كه هم اينك نيز ما در يك جهنم واقعي حضور پيدا كردهايم. چرا كه هيچ يك از ما در گذشته حتي تصور حضور نيروهايمان را در چنين جهنمي نميكرديم و البته به كارگيري چنين سلاحهايي، تنها به بدتر شدن وضعيت اين جنگ خواهيد انجاميد.
|
سلاح ها
عكسهايي از جديدترين اسلحه هاي روز دنيا
به اين مي گويند اسلحه جديد !
XM8
قابليت تبديل به مدلهاي مختلف ترك تير انداز - تيربار - مسلسل دستي و .... در كمتر از 10 دقيقه . !!!
ساخت سلاح هاي فوق مدرن از دوران جنگ سرد و آغاز رقابت تسليحاتي بين آمريكا و شوروي سابق در دستور كار دو ابر قدرت بزرگ شرق و غرب قرار گرفت.
هر دو ابرقدرت براي اينكه در اين مسابقه تسليحاتي از يكديگر عقب نمانند ميليارد ها دلار صرف تحقيقات علمي و نظامي براي ساخت جنگ افزارهاي فوق مدرن كردند كه به دليل الزامات استراتژيك ، بسياري از اين پروژه ها فوق سري بوده و هيچ گونه اخبار و اطلاعاتي راجع به انجام آن نبايد به بيرون درز مي كرد.
با اين حال پس از پايان جنگ سرد و اتمام رقابت ژئو استراتژيك بين آمريكا وشوروي برخي از اسناد تحقيقات دفاعي محرمانه از هر دو طرف فاش شد و نشان داد كه دو ابرقدرت تا چه ميزان در فكر ساخت سلاح هايي بوده اند تا به حريف ضربه بزنند.
البته نا گفته نماند كه آمريكا حتي پس از پايان دوران جنگ سرد هم به تحقيقات خود در بسياري از حوزه هاي سابق ادامه داد و همه ساله بخش اعظمي از بودجه 60 ميلياردي تحقيقات دفاعي پنتاگون صرف تحقيقات پروژه هايي محرمانه مي شود كه قرار است مخوف ترين ، پيچيده ترين و در عين حال كم كشتار ترين سلاح ها را براي آمريكا توليد كنند.
" نيك بگيش " يكي از دو مولف كتاب " فرشتگان اين هارپ را نمي نوازند " در سال 1997 در مقاله اي در روزنامه واشنگتن پست آمريكا نوشت كه 40 درصد بودجه تجهيزات نيروي هوايي آمريكا پروژه هاي مخفي است . اين نويسنده مدعي شد كه اين پروژه ها آنقدر مخفي هستند كه حتي كنگره آمريكا نيز از ابعاد و زواياي آن بي خبر است " .
در این نوشتار ، به معرفی برخی از سلاح های عجیب و نامتعارف می پردازیم.
هارپ (HAARP)
بي گمان يكي از جنجالي ترين اين پروژه ها پروژه اي به نام " هارپ " است كه از سال ۱۹۹۳ و برای بررسی و پژوهش درباره لایهٔ آیونوسفير(Ionosphere) جو زمين با استفاده از امواج رادیویی تاسیس شدهاست.
البته تنها آمريكا در اين پروژه مطالعاتي تنها نيست و كشورهايي ديگر چون روسيه ،كانادا ، ژاپن و اتحاديه اروپا نيز پروژه هايي را براي مطالعه هارپ در دست دارند.
كار اصلي هارپ مطالعه بر روسي لايه "آيونوسفير" است . اين لايه از ارتفاع متوسط 48كيلومتري سطح زمين آغاز مي شود و تا ارتفاع 600كيلومتري بالا مي رود. لايه آيونوسفير تشعشعات خطرناك «ماوراي بنفش» و «اكس ري» خورشيد را جذب كرده و مانند سقفي از ورود آنها به زمين جلوگيري مي نمايد تا زندگي بر روي كره زمين امكان پذير گردد.
به دليل محيط الكتريكي موجود در آيونوسفير از اين لايه براي انعكاس امواج راديوئي به اطراف زمين نيزاستفاده مي شود. اما تاثير گذاري اين لايه از آنجا مي تواند بر روي زيست انسان در كره خاكي مضر باشد كه اين لايه بنا به هر دليلي دچار اختلال شود . اين تاثيرات گاه مي تواند آن قدر خطرناك شود كه زندگي انسان بر روي كره خاكي را به طور كامل مختل كند و كاري كه سيستم هارپ مي تواند انجام دهد ،
در واقع ايجاد تاثير مستقيم بر روي همين لايه محافظ زمين است ، كه از نمونه هاي اين تاثيرات ، مي توان به قرمز و گداخته شدن و يا ذره بيني نمودن لايه اشاره كرد.
اين پروژه كاري مشترك است كه از سوي نيروي دريايي و هوايي آمريكا به همراه دانشگاه آلاسكا در حال انجام است و طبق ادعاي آمريكا قرار است روي لايه " آيونوسيفر" جو زمين تحقيق كند ، اما به گمان بسياري از ناظران اين پروژه مي تواند به عنوان يك سلاح مخوف در آيد و لايه فوقاني جو زمين را براي ايجاد تاثيرات اقليمي و زلزله در سطح زمين تحريك كند.
طبق گزارش هايي كه تا كنون درباره هارپ منتشر شده ، در حال حاضر براي انجام اين پروژه ۱۸۰ برج آنتن آلومنیومی بر روی زمیني به مساحت 23 هزار متر مربع در آلاسکا نصب شدهاست. این آنتنها امواج مافوق کوتاه را با ۳٫۶ مگاوات تولید کرده و به یونوسفر میفرستند.
پس از اينكه در سال گذشته ميلادي هوگو چاوز رييس جمهوري ونزوئلا كه يكي از منتقدان سرسخت آمريكا است ، واشنگتن را متهم به كارگيري سلاح هارپ و ايجاد زلزله مرگبار هاييتي كرد ، بار ديگر موضوع استفاده از هارپ به عنوان يك سلاح ويرانگر براي ايجاد تغييرات اقليمي و زلزله و آتشفشان در مناطق مورد نظر ، به سطح رسانه ها راه يافت .
از نظر باورمندان ، پروژه "هارپ " مكمل زميني طرح معروف "جنگ ستارگان " است كه به دليل ماهيت ويژه سيگنال انتشار خود مي تواند يك "سلاح نهايي " در اختيارآمريكا باشد.
آمريكا تا كنون درباره استفاده از هارپ به عنوان يك سلاح سياست سكوت را در پيش گرفته و اين خبر را تاييد يا تكذيب نمي كند و پرواضح است كه هدف اصلي واشنگتن از اين اقدام ايجاد " ابهام " به منظور بالا بردن امنيت ملي اين كشور است.
گفته مي شود روسيه نيز تاسيسات مشابه تاسيسات آمريكا در آلاسكا در منطقه " نيژني نووگورود " دارد ، اما دولت روسيه نيز همچون آمريكا در اين زمينه سكوت كرده است ، اما روزنامه روسي پراودا در سال 2005 با انتشار گزارشي در اين باره نوشت كه تاسيسات روسيه حتي قدرتمند تر از تاسيسات آمريكا است .
گفتني است طبق تصويب سازمان ملل متحد استفاده از سلاح هاي الكترو مغناطيس و نيز استفاده از فضا براي انجام تحقيقات نظامي ممنوع مي باشد ، اما دولت ها همانگونه كه بسياري قطعنامه هاي سازمان ملل و شوراي امنيت را نقض مي كنند مي توانند در اين زمينه نيز پنهان كاري هاي زيادي داشته باشند.
با وجود گزارش هاي متعدد درباره پروژه هارپ و استفاده از آن به عنوان يك سلاح كه عموما از سوي فعالان محيط زيست و نيز فعالان چپ در كشورهاي مختلف دنيا مطرح مي شود ، اما كم نيستند كساني چون " جسي ونتورا " كه پروژه هارپ و خبرسازي درباره آن را در قالب " تئوري توطئه " تحليل مي كنند و معتقدند كه استفاده از هارپ به عنوان يك سلاح ، تنها ساخته و پرداخته ذهن هاي به شدت تخيلي و ضد آمريكايي است .
گفتني است تا كنون هیچگونه سند یا مدرک مستدل علمی درباره تاثیرات "هارپ " و ادعاهای مربوطه در مجامع علمی مطرح و یا منتشر نگردیده است و بيشتر گزارش ها در اين باره در سطح رسانه ها بوده است .
به نظر عده اي از كارشناسان ، بحث ايجاد زلزله با استفاده از اساس منتفي است و از نظر اين عده از كارشناسان هارپ صرفا توانايي اين را دارد كه گرماي بسيار زيادي را در يك گوشه از زمين ايجاد كند و باعث سوختگي پوسته اي از زمين شود.
اين گرما البته با زلزله بي ارتباط نيست اما عامل اصلي زلزله نمي تواند باشد و تنها مي تواند آن را تحريك كند ، البته برخي ديگر از كارشناسان بر اين باورند كه پروژه هارپ در صورت تكميل شدن مي تواند چنين تاثيراتي را در ايجاد زلزله در مناطق دلخواه داشته باشد .
روياي مشترك 2020
از نظر برخي كارشناسان رد پاي اصلي پروژه هايي چون هارپ را مي توان در پروژه اي بزرگ تر به نام "روياي مشترك 2020 " ، سراغ گرفت . اين پروژه عنوان برنامه مطالعات نظامي و محرمانه آمريكا تا سال 2020 است كه هدف اصلي آن ساخت سلاح هايي با قدرت تاثير گذاري گسترده است كه موضوع در اختيار گرفتن " دانش دما " و "كنترل انديشه " انسان ها به وسيله امواج الكترومغناطيس هدف اصلي آن است.
البته همان طور كه پيشتر نيز اشاره شد ، تا كنون درباره پروژه هايي چون تاثيرات امواج الكترومغناطيس بر ذهن انسان و نيز دانش دما در كاربردهاي نظامي هيچ مدرك و سند علمي قابل استنادي نيست ، اما برخي گزارش ها و نيز اظهارات برخي صاحب نظران درباره اين پروژه ها رسانه ها را درباره آن حساس ساخته است .
تحقق روياي مشترك 2020 براي آمريكا به اين معنا است كه اين كشور كنترل كامل شرايط اقليمي براي ايجاد تغييرات دلخواه در گوشه و كنار جهان و نيز توانايي تاثير گذاري بر ذهن انسان ها به منظور ايجاد تاثرات دلخواه را خواهد داشت.
اين موضوع كمي رويايي به نظر مي رسد و بيشتر به فيلم هاي تخيلي هاليوودي مي ماند اما نبايد از ياد برد كه تنها 2 قرن پيش پرواز انسان در آسمان يك رويا بود و بسياري از تكنولوژي ها و پيشرفت هاي علمي امروز براي انسان هاي چند دهه پيش در حد فراتر از رويا قرار داشت و انسان هاي چند دهه پيش حتي تصور برخي پيشرفت هاي امروز بشر را در مخيله خود هم نداشتند .
با اين حال براي ارزيابي اين ادعاها بايد واقع گرا بود و از نگاه احساسي و بزرگ نمايي هاي اغوا گر دوري كرد .
طبق بسياري از اسناد و شواهد وزارت دفاع آمريكا سالانه دهها ميليارد دلار صرف تحقيقات مي كند و وقتي چنين امكان مالي و علمي وجود دارد چرا نبايد تصور كرد كه بخشي از اين مطالعات كه براي ساخت سلاح ها و ابزارهايي بسيار پيشرفته است به صورت محرمانه انجام مي شود ؟
و اتفاقا از نظر برخي محققان حتي پروژه هايي چون هارپ ذيل پروژه اصلي " روياي مشترك 2020 " دنبال مي شود و هدف آن در اختيار گرفتن كليد جو زمين از سوي آمريكا است .
سلاح هاي الكترو مغناطيس
نور شدیدی ساطع می شود،در یک لحظه همه چیز در خاموشی فرو میرود،بوی سوختن وسایل الکتریکی در فضا می پیچد،پوشش سیمها سوخته و خطوط نازک تلفن قطع می شود و مهم تر از همه درون هیچ رایانه ای حتی يك بیت اطلاعات باقی نمانده و در عین حال هیچ کس کوچکترین آسیبی ندیده است.
اين خصوصيات انفجار بمبي است كه از با عنوان " ويرانگر ترين سلاح و در عين حال با وجدان ترين آن " نام مي برند .
تاثيرات گسترده بمب الكترو مغناطيس تنها روي شبكه الكتريك است و به مدتي مشخص در يك شعاع تنظيم شده تمامي خطوط ارتباطي الكترونيك و مخابرات را قطع مي كند و دراين ويراني گسترده سايبري حتي يك انسان نيز تلف نمي شود .
استفاده از امواج و خواص الكترومغناطيسي آنها سلاحي است كه به شكلي وحشتناك مؤثر واقع مي گردد. دكتر «روزالي برتل» تاكيد دارد كه آمريكايي ها آزمايشات خود پيرامون اين گونه تسليحات را از چهل سال پيش پنهان از ديد همگان و با ناديده شمردن كنوانسيون هاي بين المللي آغاز كرده اند.
بدينسان، پروژه هاي متعددي شكل گرفته است كه عبارتند از: «آرگوس» (1958، Argus)، «استارفيش» (1962، Starfish)، «سولار پاورساتلايت» (1968و 1967، Solar Power Satellite)، «اسپيس شاتل اكسپريمنتز (1985، Space Shuttle Experiments)، «مايتي اوكز» (1986، Mighty Oaks) و يا «ديزرت استورم» (1991، Desert Storm).
تاثير گذاري بر ذهن انسان ها با استفاده از الكترو مغناطيس
ايده استفاده از امواج الكترو مغناطيسي براي تاثير گذاري بر ذهن و روان انسان ها از دهه 1950 در آمريكا به وجود آمد . در سال 1952، دكتر «خوزه مانئول رودريگز دلگادو» استاد اسپانيايي تبار فيزيك دانشگاه «ييل» آمريكا، به اين مهم دست يافت كه مي توان با قرار دادن افراد در معرض برخي فركانس ها و انواع موج ها، بر رفتار احساسي آنها تأثير گذارد.
وي پس از انجام تحقيقات مقدماتي به همراه دكتر «رابرت بكر» موفق شد تا ثابت كند كه دو موج در كنار يكديگر قرار داده شده كه فركانس يكي از آنها تغيير يافته باشد، اثراتي به بار مي آورند كه براساس آنها مي توان عملكردهاي مغزي عميق انسان را از فاصله دور تحت كنترل درآورد.
در واقع، برخي امواج بسيار كوتاه (حدود 7 هرتز) مي توانند سبب پيدايش عناصري شيميايي در مغز گردند كه «طيف وسيعي از پاسخ هاي احساسي و يا عقلاني» را برمي انگيزند.
بمب جنسي
بمب جنسي نيز يكي ديگر از سلاح هاي ممنوعه اي است كه گزارش ها و اطلاعاتي درباره تحقيقات پنتاگون در زمينه ساخت آن به بيرون درز كرده است .
بر اساس اين گزارش ها پيشنهاد ساخت اين بمب از سوي پژوهشکده اوهایوی نیروی هوایی آمريكا ارايه شده است . گفته مي شود اين بمب حاوی مواد شیمیایی تحریککننده نیروی جنسی سربازان دشمن میباشد.
در صورت استفاده از اين بمب نظم آرايشي نيروهاي دشمن از هم گسيخته شده و سربازان دشمن به دليل تحريك جنسي فوق العاده با همرزمان شان مشغول رابطه جنسي مي شوند .
در سال ۲۰۰۵ میلادی، شبکه بیبیسی بريتانيا براي نخستين بار گزارشي از تحقيقات راجع به ساخت اين بمب ارايه داد ، اما همان گونه كه در ديگر سلاح هاي ممنوعه و مخفي نيز وجود دارد ، ساخت اين بمب نيز تا كنون از سوي هيچ مرجع رسمي تاييد نشده است .
... و ای کاش انسان به جای ساخت سلاح های عجیب و غریب ، درخت دوستی می نشاند!
خشن ترین سلاح های انفرادی
به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت به نقل از باشگاه خبرنگاران، سلاح های سبک در چند قرن اخیر به بخش جدایی ناپذیر از درگیری های مسلحانه در سرتاسر دنیا تبدیل شده اند. از یک سرقت مسلحانه در یک بانک تا یک جنگ تمام عیار میان دو ارتش ، سلاح های سبک از جمله جنگ افزارهایی هستند که در درگیری ها حضور دارند. در حقیقت می توان گفت که سلاح های سبک بیش از هر نوع سلاح دیگری تا به امروز موجب مرگ انسان ها شده است.
بسیاری تصور کرده اند که بمب های اتمی و یا بمب افکن های بزرگ هستند که بیشترین انسان را کشته اند ، اما نگاهی به بسیاری از درگیری هایی که در سالهای اخیر به مرگ تعداد زیادی انسان منجر شده است مشخص می کند که نه سلاح های بزرگ و نیرومند مثل بمب ها و موشکها و بلکه سلاح های سبک هستند که انسان ها را در سرتاسر جهان به قتل می رسانند. در این مطلب شما را با تعدادی از سلاح های سبک جدید و یک تیربار قدیمی اما همچنان موثر آشنا کنیم.
سلاح هجومی HK 416
این سلاح هجومی یک محصول مشترک بین آمریکا و آلمان است و بر پایه سری سلاح ام 16 ساخته شد است. این سلاح در حقیقت بر اثر تجربیات بدست آمده در جنگهای عراق و افغانستان تکمیل شده است و اکنون توسط نیروهای ویژه آمریکا و ارتش نروژ مورد استفاده قرار می گیرد. ایسن سلاح با خشاب های 30 تیر با کالیبر 5.56 میلی متری مجهز شده و توانایی شلیک در حالت تک تیر و اتوماتیک را دارد. به نظر می رسد که تجربیات حاصل از کشتار در عراق و افغانستان به خوبی در این سلاح لحاظ شده باشد.
FN2000
شاید برای بسیاری جای تعجب باشد اما کشور بلژیک یکی از بزرگترین تولید کنندگان سلاح های سبک در جهان است. شرکت اسلحه سازی " FN Herstal" در این کشور از جمله بزرگترین تولید کنندگان سلاح سبک در جهان است. طرح FN FAL ساخت این شرکت از دهه 50 میلادی به این سو در بیش از 70 کشور جهان مورد استفاده قرار گرفته است و در بسیاری از نبردهای آفریقا و آمریکای لاتین به مرگ انسان های بسیاری منجر شده است. اما برای سالهای آینده این شرکت با طرح متفاوت " FN2000" به میدان آمده است. این سلاح که از فناوری بولپاپ یعنی خشاب در عقب قبضه بهره می برد سلاحی کوتاه و سبک و ایده آل برای آدمکشی در قرن بیستم و یکم است!!!
تیربار MG3
این سلاح آلمانی ساخت شرکت HK یکی از مشهورترین تیربارهای جهان است که بر پایه سلاح معروف MG42 در جنگ دوم جهانی تکمیل شده است. این تیربار در بسیاری از نبردهای نیمه دوم قرن بیستم حضور داشته است و به مرگ انسان های زیادی منجر شده است. این تبربار با نوار فشنگ و یا خشاب های 100 یا 200 گلوله ای تغذیه می شود. با کمی انحراف از بحث باید به شما بگوییم که کشور آلمان که از جمله طرفهای شکست خورده در جنگ دوم جهانی بوده و هنوز هم با بسیاری از محدودیت های ناشی از آن شکست دست و پنجه نرم می کند در حال حاضر و پس از ایالات متحده آمریکا دومین صادر کننده بزرگ اسلحه در جهان است.
تفنگ تک تیرانداز AS 50
این سلاح تک تیر انداز ساخت شرکت انگلیسی " Accuracy International" است. هدف از ساخت این سلاح تک تیرانداز با کالیبر 12.7 میلی متر هدف قرار دادن افراد دشمن در فاصله ای نزدیک به 2 کیلومتر است. گلوله به کار رفته در این سلاح توانایی نفوذ به انواع خودروهای نظامی و حتی از کار انداختن بالگردها را نیز دارد. این سلاح در عراق و افغاستان نیز مورد استفاده قرار گرفته امروزه بیشتر توسط نیروهای ویژه دنیا جهت عملیات های ترور اشخاص مهم مورد استفاده قرار می گیرد.
سلاح های هجومی سری AK
بدون هیچ شک و شبه باید از سری سلاح های هجومی AK ساخت روسیه به عنوان معروفترین سلاح گرم در تاریخ بشریت نام برد. در بسیاری از نبردهای نیمه دوم قرن بیستم و 12 سال گذشته از شروع قرن جدید در هر گوشه از جهان وجود دارد و بنا بر نظر کارشناسان بیش از هر سلاح گرم دیگری تاکنون به مرگ انسان ها منجر شده است. سادگی کارکرد و مقاومت مثال زدنی در برابر شرایط سخت از این سلاح یک ماشین آدم کشی ایده آل ساخته است. در سالهای اخیر مدلهای بسیار زیادی از سری AK به بازار آمده است که جدیدترین آنها AK-12 نام دارد. در سلاح های جدید سری AK از مواد پلاستیکی و پلیمری استفاده شده است تا وزن آن بسیار کاهش پیدا کند. این سری از سلاح ها عموما با خشاب های 30 تیر و با کالیبرهای 7.62 و یا 5.54 به بازار عرضه شده اند.
باراک اوباما رئیس جمهور سیاه پوست اما سفید عقل ایالات متحده امریکا طی یک مراسم محرمانه در یکی از عمیق ترین و محرمانه ترین زیر زمین های اتمی امریکا یک پروژه تحقیقاتی نظامی را رونمایی کرد .
این پروژه که " اسلحه ی دلتا " نام دارد در آوریل 1930 آغاز و با حدود 3400000 نفر ساعت کار شبانه روزی محققان امریکایی ، انگلیسی و یک تیم ویژه اسرائیلی به ریاست داخیم ملادی آغاز شد .
آنچه منابع آگاه برایم ا عنوان کردندن هزینه ی سرسام اور این پروژه بود ،
اختصاص یک سوم چاه های نفت عربستان به این پروژه از نکات مهمی بود که باراک اوباما به آن اشاره کرد . عربستان همواره سهم بسزایی در پروژه های تحقیقاتی بین المللی ایفا نموده و در این پروژه نیز خود را مکلف به حمایت دانسته و حتی برای آزمایش اولیه این سلاح یکی از صحرا های خود را آماده کرده .
پیش بینی می شود در صورت بسته شدن خلیج فارس توسط ایران این سلاح بتواند ناو های ایرانی را دچار خسارت جبران نا پذیری کند ،
کارشناسان روسی با بررسی موضوع انرژی و سوخت این سلاح در یافتند که سوخت این سلاح از نانو ذراتی تامین می شود که در تلمهبه ی اتمی آن وجود داشته و این تلمه فقط در واشنگتن و در لابراتو آر یهودی برادران مناخ دایم طراحی و تولید شده است .
فرمول پیچیده ی این تلمبه که ظاهر ساده ی آن باعث غفلت همگان می گردد از چشم خبرنگار آسوشیتدپرس دور نمانده و ظاهرا خبرنگار کنجکاو پس از اطلاع از موضوع مفقود الاثر گشته .
کارشناسان پیش بینی میکنند ، این سلاح در انتخابات اخیر ایران نقش به سزایی ایفا خواهد کرد و یکی از علل رو نمایی این سلاح در این زمان با این حجم تبلیغاتی که از یک پروژه نظامی بعید به نظر می رسد ، کاربرد ویژه ی آن در انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران دارد .
آب همواره سلاحی استراتژیک در جهان بوده اما اینبار نیز ایالات متحده با این سلاح مردم ایران را غافلگیر نخواهد کرد . کارشناسان معتقدند با وجود بارشهای اخیر برف و باران به نقش آب را در انتخابات کمرنگ کرده و مردم توجهی به این سلاح مخوف نخواهند کرد.
باید منتظر شد و دید که آیا پروژه علمیاتی " اسلحه ی دیتا " می تواند توازن منطقه را به سمتی به چرخاد که آب از سطل ایران اسرائیل ، عربستان و حتی قطر را با خود ببرد ؟
تانک لئوپارد اولین بار در سال 1963توسط شرکت کراوس مافی آلمان غربی طراحی وتولید گردید بیش از 6000 دستگاه از این تانک که به لئوپارد1 معروف شد،به بسیاری از کشورهای عضو ناتو همچون بلژیک ، دانمارک ، یونان ، ایتالیا ، کانادا ، هلند ، نروژ ، ترکیه واسترالیا صادر گردید که از بعضی از این کشورها هنوز در حال خدمت می باشد . تانک لئوپارد1 به یک تانک بسیار موفق دردهه 60و70میلادی تبدیل شد . جنگ افزارهای تانک لئوپارد1را یک توپ 105 میلیمتری ودو قبضه مسلسل MG-3کالیبر 7.62ملیمتری تشکیل می داد که یکی موازی با توپ ودیگری روی برجک نصب شده بود . یکی از دلایل اصلی پرطرفدار بودن این تانک توانایی آن در درگیری با آتش موثر حین حرکت بود . در اوخر دهه 1970، در آلمان غربی فعالیت های فشرده ای برای تولید یک تولید یک تانک رزمی جدید آغازشد . هدف از طراحی و تولید این تانک جدید تقویت ارتش آلمان غربی درمقابل ارتش آلمان شرقی و دیگر کشورهای عضو پیمان ورشو بود که به تانک های پشرفته روسی همچون سـری تانک های T- 64 و T-72 مجهز شده بودنـد . این تانک به سفارش وزارت دفاع آلـمان غـربی و توسط کارخانجات کراوس مافی وگمان(Krauss-Maffei Wegmann)(KMW) طراحی و تولید گردید وبه لئوپارد2 معروف شد . تولید تانک لئوپارد 2 از سال 1979 میلادی آغاز شد . تانک لئوپارد2 از نظر خصوصیات ظاهری و مشخصات فیزیکی از تانک لئوپارد 1بزرگتراست و از لحاظ سیستم های ناوبری وکنترل آتش نیز تفاوت عمده ای با تانک لئوپارد1 دارد .
بدنه تانک از سه بخش تشکیل شده است:
1-اتاقک راننده که در جلوی بدنه قراردارد،
2- بخش فرماندهی و کنترل که در وسط بدنه قرار دارد،
3-بخش موتور که در انتهای بدنه قرار دارد.
اتاقک راننده به سه عدد پریسکوپ مجهز شده است و فضای سمت چپ راننده برای ذخیره سازی مهمات درنظر گرفته شده است.یک دوربین با زاویه دید 65 درجه افقی وعمودی درپشت تانک نصب شده که به کمک یک صفحه نمایشگر تلویزیونی به راننده کمک می کند تابتواند در جهت عکس نیز حرکت کند.به کمک این سیستمها راننده میتواند بدون کاستن از سرعت تانک ویا تعویض دنده سریعاٌ تغییر مسیر بدهدودر زمینهای ناهموار سرعت خود را حفظ کند.برجک در وسط تانک قرار گرفته است.طبق اصلاحات وبرنامه های بهینه سازی انجام گرفته برروی تانک،نسل سوم زره های کامپوزیتی(زره مرکب)بر روی تانک نصب شده وزره قسمت جلویی و جانبی برجک به کمک تکه هایی از زره پیش ساخته تقویت شده است که این تکه هابرروی زره اصلی نصب شده اند.تقویت زره تانک موجب حفاظت بیشتر در مقابل در مقابل حملات راکتهای ضد تانک وگلوله های ثاقب APFSDS و گلوله های HEATبا خرج شکلدار، گردیده است.همچنین این تکه ها مثل یک عایق صوتی وحرارتی برای تانک ایفای نقش میکنند.
Leopard 2A6EX آخرین مدل تانک لئوپارد 2
جایگاه فرمانده تانک مجهز به یک پریسکوپ مستقل PERI-R 17 A2 میباشد . پریسکوپ PERI-R 17 A2یک پریسکوپ متعادل با میدان دید وسیع می باشد که مجهز به سیستم های پیشرفته ی دید درشب وتعیین هدف است.این پریسکوپ قابلیت گردش 360درجه ای دارد.یک نمایشگر ویژه تصویر ارسالی از پریسکوپ را نمایش می دهد.
در صورت به خدمت گرفتن سیستم کنترل آنش می توان از این پریسکوپ برای شلیک نیز استفاده کرد.جایگاه توپچی به یک سیستم نشانه روی اولیه ومتعادل از نوع EMES 15 با قدرت بزرگنمایی دو برابر مجهز است. این سیستم نشانه روی به یک سیستم مسافت یاب لیزری ویک دوربین نشانه روی حرارتی از نوع آشکار ساز مادون قرمز مجهز است.ازسیستم مسافت یاب لیزری می توان درماموریت های ضد بالگرد نیز استفاده کرد.
اتاقک خدمه به یک سیستم آشکار ساز انفجار و یک سیستم اطفا مجهز شده است .یک دیوار ضد آتش ، اتاقک را از بخش جدا می کند تادر صورت آتش سوزی ویا انفجار احتمالی بخش موتوربه خدمه تانک آسیبی وارد نشود.
تانک به یک سیستم مکانیاب جهانی(GPS)و یک سیستم ناوبری خودکار تشکیل شده است.بعلت افزایش قطر زره برجک ،وزن برجک افزایش یافته است بنابر این سیستم الکترو هیدرولیکی گرداننده برجک با یک سیستم الکتریکی قویتر و مطمئن تر جایگزین شده است.
سلاح اصلی تانک لئوپارد 2 یک توپ 120 میلیمتری لوله کوتاه وبدون خان بنام L-44است.مدل A6EXبه یک توپ 120 میلیمتری فاقد خان بنام L-55مجهز شده اند که طول لوله آن افزایش یافته است. افزایش طول لوله به توپ این قابلیت را داده است تا درصد بیشتری انرژی موجود در لوله را برای بالا بردن سرعت ونفوذوبردگلوله،صرف کند.این توپ مجهز به به سیستم فشنگ پران اتوماتیک می باشد.تانک M1A2 آمریکایی دقیقا از توپ تانـک لئـوپـارد 2 استـفاده میکند وایالت متحده این توپ 120 میلیمتری راتحت لیسانس آلـمان تولید می کند.این خود از توان بالای این صلاح حکایت میکند.این توپ تقریبا باتمامی مهماتهای فعلی 120 میلیمتری و مهمات جدید نفوذ کننده ی APFSDSسازگار میباشد.با افزایش قدرت آتش توپ اصلی،تانک قادر است تا با اهداف پروازی در ارتفاع پایین نیز درگیر شود.تانک برای هدف قرار دادن اهداف کوتاه پرواز از گلوله های ویژای استفاده می کند که ایالات متحده آنها را طراحی کرده و ساخته است.
علاوه بر توپ اصلی تانک به دو قبضه مسلسل MG3کالیبر7.62 میلیمتری مجهز میباشد که یک مسلسل بصورت موازی با توپ و دیگری روی برجک تانک نصب شده است.
موتو تانک یک موتو دیزلی بنام MTU MB 873 است که 1500 اسب توان تولید میکند. لازم به ذکر است که یک موتور دیزلی دیگر به نام MTU MT 883 نیز بر روی تانک آزمایش شده است که توانی معادل 1650اسب دارد.با کمک این موتورها تانک می توند بیشینه سرعتی معادل 72 کیلو متر بر ساعت دست پیدا کند.
طول توپ L-55از توپ L-44 م1300 میلیمتر بلند تر است
تا کنون بیش از 3200 دستگاه از این تولید شده که علاوه بر ارتش آلمان به کشورهایی همچون اتریش، دانمارک، هلند،نروژ،سوئیس و اسپانیا صادر گردیده است.
تانک لئوپارد2 تنوع گسترده ای دارد . مدلهایA1تا A4 این تانک تفاوت اندکی باهم دارند ولی مدل های A5و A6EXبا دیگر مدلها متفاوتند.مدل A5 تانک زره قطورتری داردو زره بخش جلوی برجک و بخش جانبی تانک تقویت شده است.مدل A6EXکه جدید ترین وپیشرفته ترین مدل تانک می باشد به سیستم کنترل آتش وسیسمتم شلیک پیـشـرفته تری مجهز شـده اسـت.مدل A6EXهمچنین به یک موتور کمکی،یک سیستم حفاظتی ضد مین جدید و یک سیس تهویه مطبوع مجهز میباشد.پس اصلاحات انجام گرفته برروی تانک وورود مدلهای جدیدتر سفارشات بیشتری برای خریدویا ارتقای تانک به شرکت(KMW) آلمان ارائه گردید.ارتش فنلاند 124 دستگاه و ارتش لهستان128 دستگاه تانک لئوپارد 2 مدل A4را از آلمان تحویل گرفتند.درماه آگوست سال 2005 میلادی یونان نیز خواهان خرید 183 دسگاه تانک لئوپارد 2 مدل A4و150 دستگاه تانک لئوپارد 1مدل A5مازاد ارتش آلمان شد.ارتش آلمان نیز عملیات بهینه سازی 225 دستگاه لئوپارد 2مدل A5 خود رابرای ارتقا به مدل A6،به مقامات آلمان ارائه کرده است.اولین سری ازاین تانکها درماه فوریه سال2003 میلادی به ارتش هلند تحویل داده شد.
ارتش اسپانیا نیز 219 دستگاه تانک لئوپارد2 مدل Eسفارش داده بودو قرار بود که 30دستگاه را تحویل گرفته ومابقی را تحت لیسانس آلمان درداخل اسپانیا تولید کند که اولین سری از این تانکها درماه ژوئن سال2004میلادی به ارتش اسپانیا تحویل داده شد.درماه مارس سال 2003 میلادی ارتش یونان 170 دستگاه تانک تانک لئوپارد 2 مدل HEL که نسخه ای از مدل A6EXرا سفارس داد که قرار است این تانکهارا به تدریج طی سالهای 2006 الی 2009میلادی تحویل بگیرد.گونه ی دیگر تانک لئوپارد 2مدل Sدر ماه مارس میباشد که دارای سیستم فرماندهی کنترل ویک زره غیر عامل جدید میباشد.120دستگاه تانک لئوپارد 2 مدل S در ماه مارس سال 2002 میلادی به ارتش سوئد تحویل داده شد که این تانک با نام STRV-122 در ارتش سوئد مشغول خدمت میباشد.
تانک مدرنیزه شده ی لئوپارد 2 یکی از بهترین وپیشرفته ترین تانکهای جهان از لحاظ قدرت تحرک،قدرت آتش وسیستم دفاعی میباشد.با این حال وزن62 تنی این تانک،حمل و نقل ونگهداری آنرا مشکل کرده است.بزرگترین هنر طراحان و سازندگان تانک این نکته بوده که افزایش وزن تانک هیچ تاثیری بر قدرت تحرک ومانور پذیری تانک نگذاشته است. درسال 1998 میلادی مجله بسیار معروف MilitaryOrdnance تانک لئوپارد 2مـدل A5را بعنوان بهترین تانک رزمی جهان انتخاب نمود.لازم به ذکر است که تانک M1A2 ایالات متحده در رده دوم و تانک T-90روسها دررده هفتـم قرارگرفتند.قدرت تحرک بالا وقدرت آتش سهمگین به همراه زره قطور و مستحکم تانک لئوپاردیاد هیولاهای زرهی گذشته آلمانها همچون سری تانکهای TIGERرادر ذهن زنده می کند.
تانک لئوپارد2 مدل S ارتش سوئد که یکی از پیشرفته ترین مدلهای خانواده لئوپارد میباشد مشخصات :
خدمه: 4 نفر
وزن: 62تن
طول تانک: 7.7 متر
عرض: 3.7 متر
ارتفاع از سطح زمین: 3 متر
جنگ افزارهای موجود روی تانک:یک توپ 120 ملیمیتری Rheinmetall 120 mm L55 smoothbore gun
یک مسلسل 7.62 میلیمتری موازی با توپ + یک مسلسل با کالیبر 7.62 میلیمتری نصب شده روی برجک
ظرفیت گلوله: توپ:آماده شلیک: 15 گلوله -------ذخیره شده: 27 گلوله----مسلسل :4750 فشنگ
نواخت گلوله در دقیقه: 1200 گلوله در دقیقه
مادون قرمز:دارد
شلیک در حین حرکت: بله
موتور: MTU MB 873 با 1500 اسب بخار قدرت
حداکثر سرعت:72 کیلومتر بر ساعت جاده ای--45 کیلومتر برساعت غیر جاده ای
حداکثر برد عملیاتی:500 کیلو متر
با لوله هواکش:4 متر--بدون لوله هواکش 1 متر
تانک پدافند هوایی گپارد ساخته شده در کارخانجات کراوس – مافی وگمن KMW در مونیخ آلمان میباشد که در نیروهای مسلح کشورهای بلژیک ، هلند و آلمان عملیاتی شده است . 43 دستگاه توپ پدافند هوایی خودکششی گپارد مازاد بر نیاز ارتش آلمان ، از سوی این کشور به نیروهای مسلح رومانی اهدا شد . اولین دستگاه از این هدیه گران قدر در نوامبر 2004 تحویل شد .
این خودرو با سامانه مهار آتش ، سنسورهای کشف و ردیابی هدف در هر شرایط آب و هوایی و توپهای خودکار پر قدرت ، یکپارچه شده است . نقش این خودرو در میان نیروی های ناتو شامل حفاظت از تاسیسات کلیدی ، واحدهای رزمی و نیروهای در حین حرکت و یا مستقر در میدان نبرد میباشد .
گپارد بر پایه ی اتاقک تانکهای مشهور لئوپارد1 ، همراه با یک برجک تازه طراحی شده کاملاً چرخان که بر روی آن سوار شده و یک جفت توپ خودکار 35mm اورلیکن KDA و دو آنتن رادار که بر روی آن نصب شده است . رادار کشف هدف در عقب برجک و رادار ردیاب بر روی پیشانی برجک و بین دو توپ نصب شده است . طول لوله های توپ 3.15 متر است و در صورت استفاده از مهمات FAPDS سرعت خروج گلوله از دهانه توپ به 1440 متر بر ثانیه میرسد و حداکثر برد موثر توپها نیز 5500 متر میباشد . توپهای خودکار KDA قادرند دو نوع متفاوت از مهمات را مورد استفاده قرار دهند ، به طور معمول گلوله ها به صورت تلفیقی از 320 تیر ضد هوایی و 20 تیر ضد اهداف زمینی برای هر توپ هستند . در مجموع نرخ آتش توهای اورلیکن 1100 گلوله در دقیقه است .
نیروی لازم برای به حرکت در آوردن برجک الکتریکی گپارد به وسیله ی یک جنراتور 40 کیلوواتی تامین میشود که خود جنراتور نیز از یک موتور 4 سیلندر 3.8 لیتری مرسدس بنز نیرو میگیرد . . گپارد مجهز به 8 پرتاب کننده نارنجک دود زا که در دو طرف برجک نصب شده اند نیز میباشد . KMW در حال گسترش یک سیستم موشکی بر پایه موشکهای سطح به هوای استینگر برای گپارد است . یک جفت از این پرتاب کننده های استینگر در دو طرف هر یک از توپهای 35 میلیمتری نصب خواهد شد .
گونه ها
به طور کلی دو نمونه متفاوت از گپارد در حال خدمت هستند ، گونه استاندارد که برپایه تنظیمات آلمانی هستند و گونه متفاوت هلندی .
آلمانی
• رادرا جستجو گر :: باند S و 15 کیلومتر برد
• رادار ردیاب :: باند Ku و 15 کیلومتر برد
• مسافت سنج لیزری
هلندی
• رادار جستجو گر :: باند X و 15 کیلومتر برد
• رادار ردیاب :: باند X / Ka و 13 کیلومتر برد
برنامه های ارتقا
برنامه های به روز رسانی گپارد شامل : یکپارچه کردن امکانات سیستم C3 که در آن برد رزمی گسترش و مسافت درگیری با اهداف به طور چشمگیری افزایش یافته ، ضمن اینکه زمان واکنش کوتاه تر و احتمال بر اصابت گلوله و کشتن هدف نیز بهتر شده است . تاکید اصلی در برنامه های به روز رسانی گپارد مواردی همچون نصب سیستم های جدید کنترل آتش ، فرماندهی و کنترل مدیریت ، وسیله اندازه گیری سرعت گلوله هنگام خروج از دهانه توپ و نهایتاً به دست آوردن گواهی لازم برای استفاده از مهمات ویژه نافذ زره مجهز به خرج موشکی جدا شونده ، موسوم به ( FAPDS ) میباشد .
شبکه فرماندهی ، کنترل و ارتباطات در گپاردهای هلندی شامل سیستم کنترل جدید TICCS همراه با بی سیم FM9000 ساخت شرکت تیلز ( سیگنال پیشین ) هلند است . سیستم C3 برای گپارد های آلمانی HflaAFüSys است که شامل دستگاه بی سیم مدرن SEM93 ساخت کمپانی معروف SEL/Alcatel آلمان میباشد .
جنگ افزار
گپارد با یک برجک دو نفره که به و سیله نیروی الکتریسیته عمل میکند و دو قبضه توپ اورلیکن KDA 35 mm یکپارچه شده است . این توپها به صورت خودکار با نوارهای فشنگ تغذیه میشوند . طول لوله ی توپها 3150 میلیمتر ( 3 متر و250 سانتیمتر ) است . نرخ آتش با احتساب هر دو قبضه توپ 1100 گلوله در دقیقه میباشد . هر کدام از توپها دارای 320 گلوله ضد هوایی و 20 گلوله ضد اهداف زمینی آماده به شلیک شامل مهمات جدید FAPDS هستند . سرعت خروج گلوله های FAPDS از دهانه لوله های توپ چیزی بیش از 1400 متر در ثانیه است . گپارد مجهز به 8 پرتاب کننده نارنجک دود زا که در دو طرف برجک نصب شده اند نیز میباشد . KMW در حال گسترش یک سیستم موشکی بر پایه موشکهای سطح به هوای استینگر برای گپارد است . یک جفت از این پرتاب کننده های استینگر در دو طرف هر یک از توپهای 35 میلیمتری نصب خواهد شد .
سیستم کنترل آتش
گپارد از کامپیوتر مهار ( کنترل ) آتش دیجیتال ، محصول EADS ( DASA ) بهره میبرد . این کامپیوتر دیجیتالی مینیاتوری از پردازنده 32 بیتی موتورولا 68020 ، کامپیوتر های تک صفحه مداری همراه با کمک پردازنده های محاسباتی و فرماندهی ، کنترل و ارتباطات ( C3 ) استفاده میکند .
رادار
گپارد مجهز به رادار های جستجو گر و ردیاب مستقل از هم مجهز شده است ، رادار جستجو گر ( در باند S برای خودروهای آلمانی و باند X برای خودروی های هلندی ) در قسمت عقب برجک و رو به جلو نصب شده و رادار ردیاب ( در باند Ku برای خودروی های آلمانی و باند X/Ka برای همتایان هلندی ) بر روی پیشانی برجک مستقر شده است . رادار ها توانایی اسکن 360 درجه محیط و همزمان ردیابی اهداف ، خنثی سازی پارازیت را دارا میباشند . علاوه براین رادار های گپارد قابلیت جستجو گری خود را در حال حرکت نیز همچنان حفظ میکنند .
نفربر زرهي هشت چرخ الفهد
نفربر زرهي/ شناسائي "الفهد" توسط شركت صنايع سنگين "عبدالله الفاريس" واقع در "دمان" در شمال "ظهران" (نزديك سواحل خليج فارس) توسعه يافت.
"الفهد" اولين نفربر زرهي است كه كار طراحي و ساخت آن در عربستان سعودي انجام پذيرفته. در سال 1998 - 100دستگاه از نفربر زرهي "الفهد" براي خدمت در گارد ملي عربستان سعودي وارد خط توليد گشت. اين نفربر زرهي داراي 8 چرخ ميباشد. "الفهد" داراي 2 مدل ميباشد: AF-40-8-1 براي حمل نفر و AF-40-8-2 براي ماموريتهاي جنگي و شناسائي. مدل شناسائي/ رزمي AF-40-80-2 داراي گنجايش 4 خدمه است. همچنين اين مدل ميتواند مجهز به برجك متحرك جهت نصب توپ 105mm با عقب نشيني كم و توپ 40mm در قسمت خدمه گردد. جايگاه راننده مجهز به يك واحد پريسكوپ ديد در روز/ شب است. اسكوپ ديد در روز/ شب ميتواند در قسمت خدمه هم نصب گردد.
"الفهد" مجهز به يك دستگاه موتور 12 سيلندر 550hp Deutz air-cooled است. موتور water-cooled جزء آپشنهاي اختياري است. براي جاده هاي آماده فقط 4 چرخ مياني داراي نيروي محركه و هدايت هستند و داراي حداكثر سرعتي معادل 90km/h ميباشد. 550 ليتر سوخت ديزل حمل شده حداكثر بردي برابر با 600km را به "الفهد" ميدهد. شاسي، موتور، سيستمهاي انتقال، تعليق، تراز طراحي شده اند تا كارائي بالائي را در هنگام عبور از زمينهائي با شرايط دشوار و متغير به نمايش بگذارند. براي عبور از زمينهاي دشوار و متغير از قدرت هر هشت چرخ استفاده ميشود. سيستم تراز در دو حالت دستي و اتوماتيك قابل اجرا است.
"الفهد" قادر به طي كردن شيبهائي تا 80 درصد، شيبهاي جانبي تا 55 درصد و گودالهاي طبيعي و مهندسي تا 2,500mm و 2,000mm است. ساختمان بدنه "الفهد" از ورقهاي فولاد مقاوم جهت محافظت از مهمات ضد نفر تجهيز شده. سيستم تهويه هوا به اضافه فيلترهاي هسته اي، شيميائي و ميكروبيولوژي در نمونه استاندارد گنجانده شده است. مدل AF-40-8-1 ظرفيت حمل 11 سرباز مجهز به اضافه راننده را داراست. موقعيت قرارگيري موتور در مدل AF-40-8-1 در جلو قرار دارد (به جاي عقب). همچنين در عقب نفر بر رمپي براي ورود و خروج سربازان قرار دارد كه در نمونه شناسائي/ جنگي نيست. اين مدل ميتواند به يك برجك گردان جهت حمل توپ 40mm مجهز گردد، همچنين به صورت آپشنهاي اختياري امكان نصب پورتهاي آتش وجود دارد. ظرفيت سوخت در هر دو مدل يكسان است. موتور كوچكتر، 10 سيلندر Deutz با 400 اسب بخار نيرو با وزن خالي عملياتي كمتر، تركيب شده تا برد 800 كيلومتري را به اين مدل ببخشد، يعني 200 كيلومتر بيش از مدل شناسائي/ رزمي.
كشورهاي دارنده:
عربستان سعودي: 100 دستگاه
پاكستان
لبنان
كويت
بنگلادش: 60 دستگاه
محصولات صنایع جیات تا به حال به بیش از یک دوجین از ارتشهای جهان صادر شده است . در حدود 2300 دستگاه تانک نبرد اصلی AMX 30 و بیش از 1100 دستگاه از گونه های اشتقاقی آن نظیر هویتزر خودکششی 155 GCT ، سیستم سیستمهای موشکی یا توپخانه ای ضد هوایی و خودروهای ریکاوری زرهی در ارتشهای مختلف جهان به خدمت در آمده اند .
تانک میدان نبرد اصلی AMX30 B2 گونه گسترش یافته تانک معروف AMX30 میباشد که هم شامل گونه های بازسازی شده قدیمی و هم نمونه های تازه ساخت میباشد . AMX30 B2 ها مجهز به سیستم کنترل آتش جدید ( COTAC ) میباشند که آنها را قادر میسازد تا از انواع مهمات تازه عرضه شده استفاده نمایند . تانک دارای مقطع عرضی ( نیمرخ ) مناسب ، جنگ افزار های قوی ، قدرت تحرک بسیار بالا و در آخر استقلال و بقاپذیری قابل قبول میباشد . عمده نقطه ضعف این تانک مربوط به حفاظت و زره نسبتاً سبک و نازک آن است که تانک و خدمه اش را تنها در مقابل تسلیحات سبک و عوامل توپخانه ای ( ترکش های ناشی از انفجار ) حفظ میکند . تانک میدان نبرد اصلی AMX30 B2 قادر است در محیط های آلوده به مواد شیمیایی به عملیات بپردازد ، این تانک همچنین توانایی گذر از آبهایی با عمق دو متر ( 4 متر با استفاده با لوله هوا ) را دارد .
مشخصات کلی
خدمه : 4 نفر ( فرمانده تانک ، توپچی ، گلوله گذار و راهنما )
وزن تانک در وضعیت جنگی : نزدیک به 48 تن
ابعاد
طول کلی بدنه 9 متر و نیم
طول کابین 6.70 m
وزن کلی 3.10 m
ارتفاع کلی 2.85 m
فاصله از زمین 0.45 m
عرض زنجیر ( شنی ) 0.57 m
میانگین سرعت بر روی جاده : 45 کیلومتر در ساعت
حداکثر سرعت بر روی جاده : 65 کیلومتر در ساعت
سلاح اصلی : یک قبضه توپ 105 میلیمتری Mle F2 همراه با سیستم گلوله گذار نیمه خودکار در خارج از برجک که توانایی نگهداری 50 گلوله توپ 105 میلیمتری ، شامل بیست گلوله در خود برجک را دارا میباشد .
برد موثر توپ : به طور تقریبی 2000 متر
جنگ افزار های کمکی
یک قیضه توپ 20 میلیمتری که به صورت جفتی با توپ اصلی جفت میشود و توانایی درگیری با اهداف زمینی و همچنین شلیک به هواگردهای متخاصم با حداکثر زاویه عمودی 40 درجه را دارا میباشد .
به همراه 470 تیر فشنگ 20 میلیمتری در خارج از برجک
* یک مسلسل خودکار 62.7 میلیمتری
به همراه 2050 عدد فشنگ 62.7 میلیمتری
چهار لوله دودزا برا تولید استتار دود
در سال 1936 بود که شرکت راین متال پروژه ای با نام گرت40 را آغاز نمود . اولویت این پروژه برای راین متال خیلی بالا نبود و به همین دلیل طراحی و ساخت نمونه اول آن 4 سال طول کشید و عاقبت در سال 1940 نمونه اولیه گرت40 برای آزمایش آماده شد .
هدف ار پروژه گرت40 ساخت یک توپ صحرایی توانمند بود اما طراحان راینمتال بیش از حد لزوم بر روی توانمند سازی این توپ تلاش کرده بودند و نتیجه کار یک هیولای پرقدرت ولی بسیار سنگین بود . افسران ارتش با دیدن این توپ قول پیکر دریافتند که استفاده از آن به عنوان یک توپ صحرایی به دلیل وزن بسیار زیاد آن عملی نیست ، زیرا توپهای صحرایی باید به راحتی قابل حمل و نقل باشند . ، اما برد و دقت بالای این توپ آنها را به این فکر انداخت که بر مینای توپ گرت40 ضد هوایی بسیار پر قدرت را به خدمت بگیرند . متخصصین گرت40 مشغول به کار شدند و با اعمال تغییراتی بر روی گرت40 ، توپ ضد هوایی سنگین FLAK40 متولد شد . در اولین اقدام 6 FLAK40 که مجهز به ارابه های ویژه حمل و نقل بودند توسط راین متال به تولید رسیدند اما وزن بالا و جسه بزرگ این هیولای فولادین سبب شد که جا به جایی آنها توسط ارابه های بزرگ نیز مشکل و صعب باشد .
متخصصین راینمتال سعی کردند با اعمال تغییراتی مشکل حرکت FLAK40 را حل کنند ، اما در نهایت به این نتیجه رسیدند که از سیستم حامل توپ صرف نظر کرده و از آن به عنوان یک سلاح ایستا یا ساکن بهره برداری نمایند .
به دلیل قدرت سهمگین این آتش بار ضد هوایی از آن برای محافظت از مناطق مسکونی شهرهایی همانند برلین و وین بهره گرفته میشد در بعضی از موارد برای استفاده موثر تر از این سلاح مقر های ویژه ای برای نصب آن ساخته شد هم چنین یک وسیله نقلیه ریلی نیز برای جا به جایی آنها از طریق خطوط راه آهن طراحی و تولید گردید . تولید نگارش ایستای FLAK40 در سال 1942 آغاز شد اما باید دانست که FLAK40 سلاحی بسیار پیچیده و گران قیمت بود به طوری که تا ژانویه 1945 ، راینمتال موفق شد تنها 570 قبضه از آن را تحویل ورماخت دهد و تمامی این توپها نیز به عنوان سلاحی کار آمد برای حفاظت ار تاسیسات و ساختارهای حساس رایش مورد استفاده قرار گرفتند . با به کار گیری FLAK40 مشخص شد که این سلاح در میدان نبرد همچون صاعقه ای سوزند و ویرانگر ، موثر و قاطع عمل میکند و همین نتایج درخشان باعث شد که بنا به توصیه سران ورماخت ، متخصصان راین متال ساخت نگارش جدیدی از این سلاح با نام Flakzwilling40 ( فلک زویلینگ یا فلک دو قلو ) را آغاز نماید . فلک زویلینگ به دو قبضه توپ ضد هوایی 128 میلیمتری مجهز شده بود . این توپها به صورت پهلو به پهلو در کنار هم قرار میگرفتند ، برای نصب و به کار گیری فلک زویلینگ نیاز به مقر های ویژه ای بود . این مقر ها سکو های بتنی بلندی بوده که به سیستمهای پشتیبانی فلک زویلینگ مجهز شده بودند .
نتیجه کار خارج از حد تصور بود ، یک سیستم ضد هوایی قدرتمند با نرخ آتش مناسب که میتوانستند با بلند پرواز ترین هواپیماهای متفقین نیز در گیر شوند . در واقع فلک زویلینگ یکی از معدود سیستمهای ضد هوایی بود که به هیچ یک از هواپیماهای شکاری یا بمب افکن باج نمیداد به شکلی که حتی بمب افکنهای با سقف پروازی بالا نظیر B-17 و ... نیز به راحتی طعمه گلوله های آتشین این سیستم ضد هوایی مخوف میشدند . این سیستم ضد هوایی مهیب برای حفاظت از حساس ترین نقاط پایتخت رایش ، برلین استفاده میشد اما به دلیل هزینه سرسام آور و پیچیدگی تکنولوژی تولید آن ، تنها 33 قبضه تولید و به بهره برداری رسید .
فلک زویلینگ زمانی معرفی شد که به دلیل پیشرفت سریع عملکرد بمب افکن های متفقین ، آلمان در زیر فشار خرد کننده بمباران های مداوم به شدت به یک سیستم ضد هوایی پر قدرت و مخرب محتاج بود . با وجودی که توپهای ضد هوایی 150 و 240 میلی نیز در دست طرحی و تحقیق قرار داشتند اما هیچ کدام از مرحله نمونه اولیه جلو تر نرفته و همه این پروژه ها معوق ماندند اما فلک زویلینگ با نمایش قدرت آتش بار سنگین و موثر خود به نوعی موثر ترین سلاح ضد هوایی ج ج دوم و چند سالی پس از آن به شمار می آمد .
زمانی که جنگ به پایان رسید مشخص شد که آلمان ها نگارش جدیدی از یک توپ ضد هوایی 128 میلی به نام FLAK45 را در دست ساخت داشتند و حتی یک نمونه آزمایش از آن نیز تولید کرده بودند ، با بررسی این نمونه مشخص گردید که قدرت و عملکرد آن به مراتب از فلک40 بالا تر است ، خلبانان بمب افکن های متفقین باید شاکر باشند که سرو کارشان با FLAK45 نیفتاد .
مشخصات توپ ضد هوایی سنگین FLAK40 :
کالیبر ::::: 128 میلیمتری
وزن :::: در حال تحرک با عراده مخصوص 27 تن ، در زمان استفاده به صورت سیال 17 تن و در زمان استفاده از آن به صورت ایستا 13 تن .
ابعاد ::::: طول کلی 15 متر ، ارتفاع 4 متر ، طول کلی لوله 8/7 متر ، طول قسمت خاندار لوله 4/6 متر .
بالاترین برد موثر ::::: 14800 متر
وزن گلوله ::::: 26 کیلوگرم
سرعت دهانه ::::: 880 متر بر ثانیه
درای قدرت گردش 360 درجه
اریکس یک سیستم موشکی ضد زره سنگین کوتاه برد است که برای واحدهای پیاده نظام و نیروهای ویژه طراحی و ساخته شده است ، این سیستم ضد زره برای استفاده در موقعیتهای خاص و فضاهای محدود ( همانند جنگهای شهری و کوماندویی ) بسیار مناسب و مؤثر است .
اریکس توسط کنسرسیومی مرکب از MBDA فرانسه و صنایع هوافضای کانادا تولید می گردد ، در سال 1989 فرانسه و کانادا تفاهم نامه ای را برای تولید اریکس با سرمایه گذاری مشترک امضا نمودند و در سال 1994 بعد از سالها تحقیق و آزمایش اریکس وارد خدمت ارتشهای فرانسه و کانادا گردید و تا این لحظه ارتشهای نروژ ، برزیل ، مالزی نیز از اریکس بهره می برند .
اریکس ، می تواند بر ضد اهداف زرهی متحرک و ثابت مورد استفاده قرار گیرد ، کمترین برد عملیاتی آن 50 متر و بیشترین برد آن 600 متر می باشد . اریکس می تواند بر ضد انواع زره های کلاسیک ، تقویت شده و انعکاسی استفاده گردد . علاوه بر اهداف زرهی ، ساختار اریکس به گونه ای طراحی شده است که قادر به انهدام انواع خاکریزها ، سنگرها و استحکامات بتونی نیز می باشد .
اریکس را می توان به صورت نشسته یا دراز کش از روی شانه شلیک نمود همچنین امکان استفاده از سه پایه نیز وجود دارد .
موشک اریکس ، از نوع هدایت شونده باسیم است و از یک سیستم هدایت نوری نیمه خودکار بهره می برد . در انتهای موشک اریکس یک منبع تولید کننده مادون قرمز وجود دارد . سیستم هدف گیر اریکس با استفاده از این امواج می تواند مسیر موشک را تشخیص داده و در صورت لزوم توسط سیم رابط با موشک مسیر را تصحیح نماید .
موشک در کمتر از 5 ثانیه آماده شلیک می گردد ، بعد از شلیک موشک تنها وظیفه تیرانداز تنظیم نگه داشتن سیستم هدف گیر اریکس بر روی هدف تا زمان اصابت می باشد .
در زمان شلیک موشک سرعتی در حدود 18 متر در ثانیه می گیرد و در زمان رسیدن به مرز 600 متر ، سرعت موشک از مرز 245 متر در ثانیه نیز می گذرد .
کلاهک جنگی 137 میلیمتری موشک مجهز به سیستم دو گانه High Explosive بوده و قادر به نفوذ در خودروهای مجهز به زره های انعکاسی به میزان 90 سانتی متر است .
نارنجک انداز جدید نیروی سپاه تفنگداران دریایی امریکا را میتوان از مرگ اورترین
جنگ افزار های حال حاضردنیا دانست.مقامهای شرکت mieکه نارنجکهای draco
را برای این سلاح فراهم میکنند. ادعا دارند که یکتیرdraco به سرجنگی ترمو باریک
میتواند یک ساختمان را به خرابه ای تبدیل کند.این نارنجک انداز میتواند ۶ نارنجک
۴۰ میلی متری در عرض ۳ ثانیه شلیک کندوهمین امر ان را به اسلحه ای مخوف
ومرگ اور تبدیل کند.
برد این سلاح به ۴۰۰ متر میرسد. در حالی که وزن خالی ان ۶کیلو گرم ودرحالت
پربا شش تیر draco وزن ان ۵/۷ کیلو گرم است.
این تیربار سنگین برعلیه سنگرها , خودروهای زرهی و نفرات تجمع بکار میرود.درتصوير زير به قطر گلوله های اين تيربارتوجه کنيد .تا پی به قدرت تخريب اين سلاح ببريد.
کالیبر ۴۰میلیمتر
طول ۱۰۹سانتیمتر
وزن ۴۳/۶۲کیلوگرم
بردنهایی ۲۲۰۰متر
بردمفید ۱۶۰۰متر
نواخت تیر ۳۷۵تیر در دقیقه
مکانیزم فشار غیرمستقیم گاز باروت
ساخت امریکا
ظير ، در ميادين رزم سلاحي موثر و كشنده مي باشد. در دهه 80 ، ارتش امريكا نيازمند يك خمپاره انداز 81 ميليمتري موثر و دقيق بود. در سال 1986 ، M252 به عنوان خمپاره انداز استاندارد 81 ميليمتري در ارتش امريكا پذيرفته و جايگزين انواع قبلي گرديد.
در طراحي و ساخت M252 ، علاوه بر استفاده از استانداردهاي ارتش امريكا ، از استانداردهاي ارتش انگليس در زمينه خمپاره اندازهاي 81 ميليمتري كه در دهه 70 تهيه شده بود ، استفاده شاياني گرديد و در حال حاضر ، كمتر ارتشي در دنيا وجود دارد كه به اين سلاح مجهز نباشند.
يكي از موارد تمايز اين خمپاره انداز با ساير مدل هاي هم خانواده ، طرح دهانه آن است. در دهانه اين خمپاره انداز از يك طرح ابتكاري موسوم به BAD (مخفف BLAST ATTENUATION DEVICE) استفاده شده است كه وظيفه آن ، كاهش صداي سوت پرتاب گلوله است كه اين امر ، باعث ايجاد يك وضعيت مناسب براي خدمه اين سلاح از لحاظ صوتي مي شود.
اين سلاح براي واحدهاي هوابرد ، پياده نظام و ساير واحدهاي نظامي ، بسيار ايده آل و ارزشمند است. براي استفاده موثر و سريع از اين سلاح ، به سه خدمه نياز است. حداكثر برد موثر آن 5700 متر و كمترين برد قابل شليك حدود 80 متر مي باشد. با اين سلاح ، در يك دقيقه حداكثر 33 گلوله مي توان شليك كرد. اما براي شليك مداوم ، تنها 16 گلوله در دقيقه مي توان شليك كرد. زاويه شليك اين خمپاره انداز ، از 45 تا 85 درجه قابل تنظيم است.
M252 علاوه بر استفاده از مهمات كلاسيك ، از مهماتي با قدرت انفجاري بالا نيز مي تواند استفاده كند. M252 از سيستم نشانه روي استاندارد خمپاره اندازهاي 60 ميليمتري M64 استفاده مي كند. وزن اين خمپاره انداز به همراه دو پايه ، سيستم نشانه روي و ساير قطعات ، در حدود 40.5 كيلوگرم مي شود كه نسبت به كارايي قدرت آن ، بسيار ايده آل و مناسب است.
پدافند در ارتفاع پايين ، مسئله اي است كه امروزه بسيار به آن اهميت داده مي شود. جنگنده هاي پايين پرواز ، هليكوپترها و موشك هاي كروزي كه براي مخفي كردن خود از ديد رادار ، در ارتفاع پايين پرواز مي كنند مي توانند بدور از چشم رادار ، وارد حريم هوايي هر كشوري شوند. زنجيره پدافند شامل حلقه هاي بسياري مي شود كه يكي از اين حلقه ها ، پدافند در ارتفاع پايين است. ارتش امريكا براي نيل به اين هدف طي 3 دهه گذشته ، از دو سيستم پدافند موشكي در ارتفاع پايين استفاده كرده است كه شامل موشك كتف پرتاب استينگر و سيستم موشكي نيمه سنگين خودكششي MIM-72 ملقب به چاپارل مي باشد. MIM-72 چاپارل ، يك سيستم پدافند هوايي متحرك كوتاه برد ساخت امريكاست.
چاپارل شامل 4 موشك AIM9 سايدويندر كه بر روي برجك يك خودروي زرهي شني دار سوار شده اند مي باشد. موشك AIM9 سايدويندر ، درواقع موشك هوا به هواي فرو سرخ كوتاه برد نيروي هوايي و دريايي امريكاست كه از تمامي جنگنده هاي امريكايي شليك مي شود كه با كمي تغيير ، آن را به عنوان موشك پدافندي به خدمت گرفته اند. اين نمونه سايدويندر ، درواقع نمونه تغيير يافته AIM9L مي باشد. اين موشك ، داراي هدايت فرو سرخ يا همان مادون قرمز است. موشك پس از قفل شدن سيستم هدايتي مادون قرمز كه بر روي دماغه آن نصب است ، به سوي هدف شليك شده و به تعقيب گرماي خروجي موتور هواپيما يا هليكوپتر (اگزوز) پرداخته و آن را منهدم مي كند. اين موشك پس از شليك ، كاملآ خودمختار بوده و نياز به هدايت خارجي ندارد.
اگر چه تاكنون از چاپارل به صورت عملياتي و برضد هيچ هدفي استفاده نشده ، ولي به صورتي گسترده در ارتش امريكا به خدمت گرفته شده است. همتاي اروپايي چاپارل ، سيستم موشكي كوتاه برد راپير ساخت انگلستان مي باشد. از اين موشك مي توان برضد انواع هليكوپتر و هواپيما كه در ارتفاع پايين حركت مي كنند استفاده كرد. 4 موشك سايدويندر روي يك برجك متحرك قرار مي گيرند. يك واحد آتش چاپارل ، داراي يك كاميون پشتيباني با 8 موشك يدكي سايدويندر است. خودروي شليك كننده موشك ها ، از نوع M730A2 مي باشد كه نمونه تغيير يافته نفربر M113 است. رادار چاپارل از نوع مارك XII ساخت هيوز مي باشد كه در باند D كار مي كند و بر روي برجك موشك نصب شده است. گفته شده برد گشف اين رادار ، برابر با 30 تا 40 كيلومتر است. قيمت هر فروند موشك سيستم چاپارل ، 800000 دلار و قيمت هر واحد آتش ، 5/1 ميليون دلار است. تا سال 1990 ، ارتش امريكا 596 واحد آتش و 5353 موشك را به خدمت گرفته است. در سال 1994 ، طي فرماني تمامي چاپارل ها از خدمت ارتش امريكا خارج و به گارد ملي پيوسته اند.
مشخصات فني موشك:
طول: 2 متر و 91 سانتيمتر
قطر بدنه: 7/12 سانتيمتر
وزن: 84 كيلوگرم
حداكثر برد: 4800 متر
حداكثر ارتفاع: 2500 متر
موتور موشك: يك دستگاه موتور MK-36 مدل 5
سيستم هدايت: مادون قرمز
وزن سرجنگنده: 5/12 كيلوگرم
حداكثر سرعت: 5/2 ماخ
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
..............سلاح
های جنگی
جدید.................
و آدرس
selahjadid.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.